
پارت هفتم رمان ___🌸 پارت هشت(20 بازدید، 5 لایک)
چند لحظه مکث کرد و با لبخند سرش رو بلند کرد و ادامه داد$در کمال ناباوری بهتون تبریک دوستتون به هوش اومد. دویدم توی سالن» تهیونگ..... تهیونگ... خانم یانگ... ته و یانگ دویدن سمتم ته:چ..چی شده... جین؟» کوک... کوک ته:کوک چی جین ؟» کوک به هوش اومد (تهیونگ) اوه خدایا شکرت باورم نمیشه رفتم به سمت اتاق کوک که دیدم چشماش بازه و چندتا پرستار توی اتاقن و دارن وضعیتشو چک میکنن یه لبخند به چشمای خیره به شیشه زدم و یراش دست تکون دادم که یه لبخند ضعیف زد. هنوزم باورم نمیشد
این چند روز جونم به لبم رسیده بود. پرستاره اومدن بیرون از دکتر خواستم ببینمش که $چند دقیقه دیگه به بخش منتقل میشن اونجا ببینیدشون @ممنونم یه لبخند بهم زد و رفت. نگران بودم اگه کوک رو از دست میدادم چی؟. از اتاق اوردنش بیرون نزدیکش شدم و منتظر موندم تا ببرنش توی اتاق و برن. رفتم توی اتاقش ضربه ارومی به پیشونیش زدم و @ توکه مارو جون به لب کردی پسر 😄 لبخند دردناکی زد و چیزی نگفت. جین و مین هو اومدن داخل وخوراکی هارو روی میز گذاشتند و نزدیکش شدند. مین هو با بغض
گفت+ آقای جئون حالتون خوبه 😢 _ ب.. بله +توی این چهار روز مردم و زنده شدم خوشحالم که حالتون خوبه! _ چ.. چی؟ چهار روز؟😳 @بله جناب شما چهاروز خوابیدی قصد بیدار شدنم نداشتی! _اوه باورم نمیشه. یکهو صورتش از درد جمع شد @کوک خوبی _ اره چیزی نیست. @من زود برمیگردم (جونگ کوک) ته رفت و چند دقیقه بعد با یک پرستار برگشت جای چاقو شدید درد میکرد و این باعت شده بود بقیه نگران بشن پرستار به سرمم آرامبخش تزریق کرد و رفت بیرون دردم کمتر شده بود اما خواب الود بودم

جین کنارم نشسته بود و بقیه بیرون بودند.. که چشمام سنگین شد و خوابم برد. (جین) کوک بخاطر اثرات آرامبخش خوابید و من بیرون رفتم تهیونگ داشت با خواهر کوک صحبت میکرد قراربود اگر تا یک هفته کوک بیدار نشد بهشون اطلاع بدیم و زود نگرانشون نکنیم خانواده کوک خارج از کشور بودن و برای اومدن به کره باید خستی زیادی میکشیدن و مدت زیادی طول میکشید و تهیونگ هم نمیخواست که اذیت بشن یه توضیح مختصر داد و بهشون گفت نگران نباشند مشکلی پیش نیومده @کوک چی شد جین؟» خوابید @خوبه به خانوادش اطلاع دادم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
لطفا به داستان منم سر بزنین قول میدم پشیمون نشین🥺
ببخشید بخاطر کامنت😔
سلام💗🖤
ما گروه بلک پینک هستیم🎀🖤
ولی دو عضو کم داریم🦕🍥
جیسو و رزی 😵🍥
اگه میخواید عضو شید به نطر سنجی بیاید 🥵🤯
------------------------------------------------🐈💗
ساری بابت تبلیغ 💞🥺 خیلی عالی
وای بعدی😐
منتشر شد