
سلام خوبید ببینید من نمیخواستم پارت بزارم ولی گفتم اینم بزارم ولی یادتون باشه استقبال باشه شرط ها لایک :5 کامنت :5 فالو : 80 خیلی شرط کمه ها
خلاصه قسمت قبل : گوشی دادیم دست رها مثل بچه ها بازی کرد. اعضا هم رفتن توی اتاق تمرین برای کامبک. من و داداش هم رفتیم پیش عمو : ( علامت لی سومان #) ( علامت بومگیو _) ( علامت هلیا+) تق تق ( مثلا صدا در زدن😂) #بیا تو . _سلام عمو ، هلیا رو آوردم #جدی بگو بیاد تو + سلاااام عمو #به به هلی خانم ، دلم برات تنگ شده بود خبری از ما نمیکنی + منم دلم برات تنگ شده بود عمو
_ هه منم آش کشک #بومی جان من که هرروز تورو میبینم ولی هلی رو الان چند ساله ندیدم چقدم دراز شده + یاااااا عمو _ عمو خیلی علاقه داری اسم انسان رو نصفه بگی؟ # آره خیلی + اممم راستی عمو دقیقا کار من توی کمپانی چیه؟ # خب ببین تو استایلیست هستی استایلیست گروه اکسو دقت کن باید تمام وقت در دسترس باشی _ آره درست مثل منه بد*بخت # نپر تو حرفم پسر # خب داشتم میگفتم هر روز حتی شب یا روز تعطیل اگه اعضا فعالیت یا کنسرت داشته باشن حاضر باشی تمام سفر های کاری و تفریحی همراهشون هستی و... شرایط که بعداً بومی بهت میگه + اوه سخته که _ آره سخته خیلیم سخته
خب بچه ها دیر وقته بهتره برید خونه _+ باشه شب بخیر ~~~~~~~ _خب هلیا تو با رها خونه من میمونید +هوم باشه ( رفتیم پیش رها ) ( علامت رها &) &چقد طولش دادید خوابم میاد _ ببخشید رها دیگه میریم + نمیریم پیش اعضا _ نه اونا الان احتمالا خوابگاهن فردا که کارت شروع شد میبینیشون + باشه رسیدیم خونه داداشم + اووو داداش ایول عجب خونه ای _ نگو اولین بارته میای خونم + 🙂متاسفانه . برام عجیب بود رها ری اکشنی نشون نداد
احتمالا اینقد خوابش میاد حواسش نیست وگرنه اینجا رو میزاشت رو سرش _ خب اتاق رها طبقه دوم راهرو سمت چپ اتاق دومه ، اتاق تو هم طبقه دوم راهروی اول انتها راهرو در بنفشی داره ، اتاق منم عقب تر از اتاق هلیا اگه کاری داشتید ( پ ن : ببینید خیلی پیچیده شد 😅) + باشه ممنون ، ولی لباسامون! جا موند که 😐 _ نگران نباش تو کمدتون پره لباسه + ایول 😍
رفتم توی اتاقم و لباسام رو با یه تیشرت بلند شلوار راحتی عوض کردم اینقد خسته بودم مثل ج*نا*زه افتادم رو تخت و خوابم برد . طولی نکشید که صبح با برخورد نور شدید آفتاب بیدار شدم. مثل زام*بی ها پاشدم پرده رو کشیدم و دوباره خوابیدم ۵ دقیقه نشد که خروس خانه ما شروع کرد _دختر پاشو باید بریم کمپانی +نیخوام( با صدای خوابآلود ) _ وا مگه دست توعه پاشو ببینم دیر برسیم عمو زنده نمیزاره بالا پاشو + نمیخواممممممممممم _ عه پس نمیخوای پاشه [ شروع کرد به قلقلک دادنم وقتی بچه تر بودیم و باهم زندگی میکردیم همیشه اینجوری همو بیدار میکردیم . اینقد خندیده بودم که نا نداشتم ] +یاااا اوپا بسه باشه پاشدم توروخدا ( خنده) _ پس هنوزم جواب میده 😃 _اوکی پس پاشو آماده کن منتظرتم داشتم پا میشدم که بله هیولا تشریف آورد ...

لباس هلیا ( شبیهش دیگه🤔)
خب ببینید این پارت تموم شد به محظ اینکه شرطا برسه پارت بعد میاد و خیلی هم کمه ولی اگه نرسونید دیگه ادامه نمیدم لایک و فالو و کامنت توی مقدمه بالا شرط ها هستند❤️
🥰🦋.......
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (5)