10 اسلاید صحیح/غلط توسط: اراد انتشار: 4 سال پیش 64 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام من آراد مو اومد با پارت ۱۴ و زیاد نمونده تا آخر فصل پس معطلتون نمیکنم بریم سراغ داستان
اول بالا رو بخوانید آنچه گذشت: اره تیکی براش برنامه دارم.... مرینت بیا باهم تاب بخوریم بی تو صفا نداره....
نگران نباش مرینت م متظاهر میکنم که نمیدونم....
درسته میدونستم اما نمیدونستم آنقدر خفنه....
بریم سراغ داستان
بعداز تولد همه برگشتن خونه جز پدر مادرمون و گفتن اگه مشکلی نیس اینجا بخوابن( الان بعداز تمام شدن تولد هست) از زبان مرینت: گفتم چه مشکلی اتاق یک نفره میخواین یا دو نفره که ادرتی گفت اصل برین طبقه بالا ( چون یک خونه ویلایی دو طبقه هست) بعدش ادرنی کلید رو داد پدر مادرمون هم تشکر کردن و رفتن بالا از زبان مایکل:گفتم اول اینکه منو به خاطر اشتباهاتی ببخشید دوم اینکه م نویس لایلا چیزای زیادی از جادو یاد گرفتم میتونم خوراکی هاتون رو به کمک پدرو مادرتون درست کنم مرینت گفت باشه پدر مادر من شیرینی پزی بلدن ادرین گفت پدر مادر من هم از جادو سر در میارم گفتم پس از فردا اگه پدر مادرتون قبول کنم شروع میکنیم گفتم باشه بعد ما رفتیم اتاقمون مایکل رفت تو حال جا پهن کرد ( چون هنوز اعتماد ندارن و اتاق ندادن) و مارسل و کاگامی هم رفتن اتاقشون مادر پدرامون هم رفتن بالا از زبان مرینت: رفتیم تو اتاق که ادرین یک اشک از چشماش ریخت و منو محکم بغل کرد و گفت این بهترین جشن تولدم بود
وقتی آدرین اینو گفت من گفتم تو بیش از این ارزش داری ( راستی همه کادو هاشون رو به آدرین دادن به جز مرینت چون یک اشکال جزئی بین این پارت و پارت قبل پیش آمده بود) بعد گفتم همه کادو هاشچن ور دادن حالا نوبت منع و لباس رو دادم بهش ادرنی چشاش برق زد و سریع منو بوسید من اول جا خوردم ولی بعدش همراهیش کردم که یهو عالیس و استیو آمدن تو و گفتن خوابیدین که مار رو دیدن و چهار نفری سرخ شدیم عالیس که قش کرد استیو گفت سلام عالیس قشی من گفتم چرا در نزدین که استیو گفت هیچی و رفتم ماهم خوابیدیم صبح با صدای انفجار منو ادرین پریدیم ادرین گفت اینم شانس ما و تبدیل شدم دیدیم مارسلشون هم تبدیل شدن پدر مادرمون گفتن چیشده گفتم نمیدونم و اونا هم تبدیل شدن و همه پچه ها اومدن دیدیم که لایلا اومده و میگه شما کارتون تمامه ولی لایلا با معجزه گر مورچه اومد که یهو( بچه فیلیکس رفته پیش لایلا)یکی از پشت آدرین رو زد از زبان آدرین: یکی از پشت منو زد من چشام رو باز کردم و دیدم اون فیلیکسه عصبانی شدم که فیلیکس لبخند زد و یک اکوما زد سمت من از زبان مرینت: گفتم نه که لایلا گفت اره نه کت نوار حالت خوبه کت نوار گفت من کت بلنس هستم مرینت گفتم کنترل کن خودتو همینجور که رفتم عقب بانیکس منو کشید تو و گفت باید بری کمک لیدی باگ آینده من گفتم با کت بلنس الان چه کنم بانیکس گفت کت بلنس الان همون کت بلنس ایندکس که تو نتونستی جلوشو بگیری و منو فرستاد تو چشامو باز کردم همه جا داغون بود مثل دفعه پیش فقط بااین تفاوت که تمام دوستام شرور بودن رفتم سمت قبرستون که اونجا دیدم لایلا دفنه یعنی همکارشم دفنه یهو...
بانیکس اومد و گفت باید جلوشو بگیری گفتم بانیکس این چه سودی برای گذشته داره بانیکس گفت اگه الان جلوشو بگیری تو زمان خودت جلوشو گرفتی که یهو لیدی باگ آینده اومد و گفت خوشحالم اینجایی و بانیکس رفت گفتم حالا چیکار کنیم بانیکس گفت بای. جلوی ابر قهرمانا رو بگیریم تا به کت برسیم گفتم باشه یهو روباه خشمگین از پشت اومد و یک مشت زد تو سرم پاشدم که روباه گفت به به لیدی باگ گذشته حالت چطوره بعدش گفت توهم واقعی شو که لیدی باک آینده گفت قدرت اون اینه هر توهمی که ساخته رو واقعی کنه گفتم چه بد ( ببخشید این صفحش کم بود)
( دوستان یادم رفت کجا بودیم میریم اونجایی که روباه قرمز اومد ) بعد از اینکه قدرتشو فهمیدم به لیدی باگ آینده گفتم حالا اگر من بلنس آینده رو شکست بدین چه سودی باشه حال داره لیدی باگ اینده گفت من ک هایند هنوز هستم یعنی از اون موقع تا حالا شکستش ندادم اما اگر هردو نفر باشیم راحت تر میتونیم شکستش بدیم گفتم پس زمان حال چی میشه لیدی باگ آینده گفت ( راستی دوستان این اون لیدی باگ اینده ای نیس که تو میراکلس بود این مال زمان جلوتره از او نرمان گذشته) اگه کت بلنس رو شکست بدیم باهم با قدرت لیدی باگ معجزه آسا تو برمیگردی به قبل شرور شدن کت نوار ( دوستان کت نوار از اونجایی فهمید اون فیلیکس هست چون قیافش رو خوب میشناسه) گفتم اکی روباه خشمگین گفت ( من بهش میگم روباه طولانی نشه) دیگه بسه حوصلمو سر بردین بعد گفت توهم از کت نوار واقعی شو بعد کت نوار جلو مون ظاهر شدن و شروع کردیم به جنگیدن باهاش کت نوار توهمی گفت( بهش میگم توهم ) دیگه کافیه پنجه برنده روباه گفت کارشون رو بساز ( دوستان تو آینده لایلا و فیلیکس به دلیل کت بلنس مردن در واقع همه مردم مردن فقط لیدی باگ زنده هست) توهم گفت البته خواست بزنه به ما که خورد به زمین و زمین است میلرزید و من گفتم وقته شناسه لیدی باگ آینده گفت حتما باهم گفتیم گردونه خوش شانسی به من یک طناب و به لیدی باگ اینده یک توپ داد باهم گفتیم فهمیدم چیکار کنیم و خندیدیم و گفتم توپ رو بده تو پرو گرفتم و گفت پیشی وقت بازیه و توپ رو انداختم زیر پاش داشت می افتاد که با طناب آژیر گرفتمش و بستنش و بعد محکم زدمش و از بین رفت روباه خشمگین گفت کافیه که یهو من یه مشت زدم تو چوبش و اکوما رو گرفتم و گفتم بزن قدش الیا گفت چه خبره گفتم من مال زمان حالم اینجا آینده هست و تو شرور شده بودی به دلیل کت بلنس ولی از الان سه نفریم الیا گفت باشه و باهم راه افتادیم به سمت قلعه کت نوار ( دوستان کت نوار قلعه رو از پنجه برنده ساخت یعنی اگه به دیوارش دست بزنی تجزیه میشی میدونم یکم مسخره شد) یکم جلوتر یهو
یه چیزی اومد سمتمون و من کلمو گرفتم پایین بله اون لاک پشت قرمز بود ( اسم شرور بودن پشت لاک یادم رفته) یهو از پشت یکی با مشت زدش اون لوکا بود تعجب کرد مشرو. نشده لوکا گفت میدونم باورش سخته اما کنترل کرد مخودمو و اکوما رفت پس الان چهار نفریم من سریع با یویوم بستنش لیدی باگ آینده اکوماشو رو گرفت پشت لاک گفت چه خبره و گفتم ( همون حرفا رو گفت) نینو گفت ببخشید گفتم عیب نداره به راه ادامه دادیم یهو گرگ سپید و اژدهای قرمز اومدن و گفتن خوشحالم حالت خوبه لیدی باگ من گفتم شما مال آینده این گفتن آره بعد زنبور ملکه گفت زنبورها حمله من اول گفتم نه که پشت لاک گفت سپر و زنبور ها نتونستن بیان بعدش گفتم بچه ها یک روزه نیاز داریم گرگ سپید گفت باشه بعد گفت زوزه و همه زنبور ها افتادن ملکه زنبور های وحشی گفت شما حریف من نیستین نیش مرگ آور گفتم پشت لاک و دوباره سپر گرفتیم اما نیشش سپر ور شکست و همه پرت شدیم این سمت و اون سمت بعد بانیکس از پشت گرفتیم و من گفتم ممنون و اکوماشو رو گرفتم و رسیدیم به قصر کت بلنس گفتم کلش از کتاک لیزم هست لیدی باگ آینده گفت بریم تو که کت بلنس اومد و یک موزیک اینجوری پخش شد دودورود دودودود دود کت بلنس گفت سلام بانوی من معجزه گرت لطفا گفتم کت تو همه رو کشتی معجزه گرم به چه دردت میخوره کت گفت میخوام همه چیو درست کنم گفتم اگه بزاری اکومات رو بگیرم میتونم همه چیو درست کنم کت گفت عمرا میخوام خودم درست کنم همه چیمو گفت مگا کتاک لیزم خواست پرتابش کنه به من که یهو نشست ورزمین سرشو گرفت صدای کت نوار گیرافتاده در ذهن ( دوستان کت بلنس کنترل کت نوار روبه دست گرفته) کت بلنس قانون رو پاک ن ولش کن تورو خدا ولش کن لعنتی ولش کن ادامه لیدی باگ کت حالت خوبه نه ازم دور شو گفتم من الان یک میلی متر باهات فاصله دارم و زنگولش رو شکستم و اکوما اومد بیرون و گرفتم و گفتم کفشدوزک معجزه هاست البته بالیدی باگ آینده و گفتم بزن قدش و برگشتم بهرمان خودم و گفتم کت مواظب اکوما باش ولی اکوما دوباره رفت تو بدنش گفتم لوکا لوکا گفت باشه و گفت مواظب اکوما باشه و اکوما رو گرفت و گفتم کت اگه اکوما میرفت تو جلدت کت بلنس کنترلت رو به دست میگرفت و بقلش کردم و گفتم خدا را شکر آیند همگان پیدا کرد همه گفتن اره فیلیکس گفت کت نوار هنوز کارم باهات تمام نشده و در رفت لایلا هم همینطور و رفتیم خونه و من سیر تا پیاز قضیه رو گفتم
خوب این پارت ته کشید
الکل ممنوعه فقط کامنت
ماسک بزنید و کپی نکنید
خداحافظ کرونا و خداحافظ دوستان
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (1)