مرینت : کت ! . پریدم شلغب (برعکس کنید).گفتم: فکر می کردم دیگه همو نمی بینم . کت: حالا که ...پیش همیم ....میخوام ازت سوال بپرسم . مرینت: با خنده گفتم چه سوالی. کت: من بهترم یا....آدرین .ویه نیشخند زدم . مرینت : آاااا....خب تو و اون هر دو شجاعین اممم .....تو قدرت داری اونم قدرت داره و.....راستش خیلی...شبیه ....همین. کت: آااااا که اینطور (ترسید مری چیزی بفهمه) ميگما اصلا بگذریم ....فردا یه جشن تو هتل بورژوا به افتخار خانم املی بر پا میشه معما رو حل کنو پیدام کن . بعد کت پرید و رفت مرینت: هی هی کجا ، چه معمایی....ااااااااه پسرا همه شون رو مخن😠
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
عالی اجییی♥️
مرسی خوشگلم 😍
پارت بعدیییییییییییییی کووووووووووو😢😢😢
چن وقتی هست نت ندارم وسط پارت بعدی نتم تموم شد😅
پارت بعدییییییییی😍😍😍😍😍
پارت بعدیئیییئییییییییئئییبیییییییییییببییییییی 😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
مرسی . حتما 🌹😁
آجی میشی؟
بله 🌹
ثنا
۱۲ ساله
فاطمه هستم 14 ساله
خوش بختم آجی فاطمه 😘
داستانت عالیه
ممنون🌹💗
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
مرسیییییییییییی🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
عالی بود
بعدی پلیز
خیلی ممنونم 🌹