⛓️انتقام کشنده part ²⛓️

بلخره بعد ² ماه اومدم 😂🤝🏾

«شوگا :اره » (ا.ت در ذهنش 😐:نمیدونم میخوان با من چیکا کنن فقط خدارو شکر وقت اضافه خریدم ) « جین : پس ببرینش تو اتاق درم قفل کن( داره به افرادش میگه) »« ... : چش » ‌ا.ت: یارو اومد دست منو گرفت برد پرتم کرد تو اتاقدرم قفل کرد. تو فکر بودم چه جوری فرار کنم که ....

(اتاقی که ا.ت توشه 😐🤝🏾 میقام 😂💔) به پنجره دیدم ولی خیلی ارتفاع داره .. منم که فوبیا ارتفاع داشتم نمیتونستم بپرم پس رفتم نشستم رو تخت ... ولی ... اگه نپرم اینا منو میک.شن ! پس میپرم 😐(افرین دخ خوب 👌🏾😂) بسم‌الله رحمان‌رحیم 😐 .. تق ..(شرمنده بنده در در اوردن صدا ضعیفم 😐🙏🏾) من زنده‌ام ... من زنده‌ام .. باشه دختر حالا کتر شاخی نکردی که فقط خیلی سریع برو بیرون ... اره ... رفتم سمت در .. یا خدا اینجا که لشکر بادیگارداس

وقتی حواسشون نبود رفتم پشت یه درخت که به در نزدیک بود بادیگارده رفت اون ور منم از فرصت استفاده گردم و رفتم تا دستکیره رو بگیرم که یهو.....

تامام 😐👐🏾 بلع زیرا شرط قبل انجام نشد 🤥💔 واسه همین کم نوشتم .... ناظر/ممد جان رد نکن بدبختی کشیدم ⁶ بار گذاشتم 😐🤲🏾 برو نتیجه تا یه خبر بهت بدم