6 اسلاید صحیح/غلط توسط: لیدی و کت انتشار: 2 سال پیش 374 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام اینم پارت ۷ سعیمو میکنم زیاد بنویسم 😉 ناظر منتشر کن مرسی 😄
سلام برو بعدی
لیدی باگ: نه بابا کجا اذیت شدم 😄 کت نوار: واقعاً 🤔؟ لیدی باگ: آره پیشی 😃 و بعد کت میپره لغب (بر عکس بخونید 😉) لیدی باگ 🤗 لیدی باگ: خب پیشی دکتر گفته باید مواظبت باشم امروز چیکار کنیم (الان ساعت ۵ تو داستان 😉) کت نوار: نمیخواد بانو با اینکه دلم میخواد پیشم باشی ولی برو خونه شاید کاری چیزی داشته باشی 🤔 لیدی باگ: خب ...... نمیدونم 🤷♀️ نه ولی باید پیشت باشم اینجوری دیگه نگرانت نمیشم 😉 کت نوار: نه نمیخواد بانو برو خونه و بعد یهوووووووو کت نوار یادش میوفته که پدرش شدوماثه 😥 لیدی باگ: باشه ولی حواست به خودت باشه 😉 خداحافظ پیشی 👋 کت نوار: یه دقیقه وایسا بانو 😥 (نکته: لیدی باگ ایستاده بود و بعد کت وایستاد 😉) لیدی باگ: چیشده پیشی 🤔؟
و بعد کت نوار محکم محکم لیدی باگ رو لغب (بر عکس بخونید 😉) میکنه 🤗 لیدی باگ: پیشی خ.فه شدم 😣 کت نوار: ببخشید 😅 برو 😉 لیدی باگ: خاحافظ پیشی 👋 کت نوار: خداحافظ بانوی من 👋 (نکته: لیدی باگ میره خونه و تبدیل میشه و کت نوار نمیره میره یه گوشه و به خودش تبدیل میشه 😉) آدرین: پلگ سیر شدی 🤔؟ پلگ: آره چطور 🤔؟ آدرین: میخوام به بابام حمله کنم 😉 پلگ: نهههههه تو الان نزدیک بود بمی.ری بعدشم تنهایی نمیتونی میخوایی لیدی باگ و من رو عزا.دار کنی 🤔؟ آدرین: باید انجامش بدم 😉 ((🐾پلگ پنجه ها بیرون🐾)) پلگ: نهههههههه 😥 و بعد میره رو پشت بوم یکی از خونه ها 😉
کت داشت رو پشت بوم راه میرفت و همش حرف پلگ تو ذهن با صدای بلند پخش میشد ( میخواهی لیدی باگ و من رو عزا.دار کنی 🤔) کت نوار با داد میگه بااااااید انجاااااامش بدم متااااااااااسفم بانو ، متااااااااااسفم پلگ 😞 و بعد به سمت خونه خودشون حرکت میکنه 😉 (نکته: بریم زمانی که کت نوار رسیده به دم در خونه شون 😉) یهوووووو کت نوار قلبش رو محکم میگیره 😣 و میگه: باید انجامش بدم ، باید تمومش کنم 😉 و همیشه تصویر لیدی باگ و پلگ آزارش میداد و دوباره همون حرف پلگ به ذهنش اومد ( میخواهی لیدی باگ و من رو عزا.دار کنی 🤔 ) و دوباره و دوباره ولی کت توجهی نکرد 😉 (ناظر لطفاً منتشر کن 💖)
و کت در خونه رو باز میکنه و میره تو خونه و با لگد در اتاق باباش رو باز میکنه 😉 گابریل: چی شده 🤔؟ کت نوار: اومدم معجزه گرات و آلیا سزار رو بگیرم 😏 گابریل: چی معجزه گر چیه 🤔؟ (یعنی تو نمیدونی 🤣) کت نوار: نمیخواد میدونم تو شدوماثی فقط بگو چرا معجزه گرای منو لیدی باگ رو میخواهی 🤔؟ گابریل: خوب شد ولی بدون اون دختره خال خالی اومدی 😁 ((🦋🦃نورو دوسو یکی بشید🦃🦋)) شدوماث: وقت مر.گته 😉 کت نوار: فک کنم وقت تموم شدن شرارت باشه 😏 شدوماث: باشه پس شروع کن 😉 (حملهههههههه 😎) شروع به زدن هم میکنن همش شدوماث کت نوار رو میزد و کت نوار کتک میخورد 😉 و وسط مبارزه قلبش رو میگیره و زیر لب میگه: خداحافظ بانو 😣
تموم شد خداحافظ
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
23 لایک
یا تو کتو میکشی و من تو رو میکشم، یا هیچکدوم
عالی بود داداشی😍😍😍
انتقام گرفتی؟؟؟اگر گرفتی من دارم براتتتت😂
آخ که چقدر دلم برات تنگ شده🥺
مرسی آبجی
نه انتقام نبود 😉
😘😘😘
ولی انتقام دارم😝😝😝
داداااااااااااااااااش
پسر گنده نیگاش کن زورش به کوچیک از خودش رسیده 😣
کت و ب.کشی من میام تو رو می ک.شم 😐
البته که کت و نمی ک.شی
حالا برو پارت بعدی رو بده 😁
آفرین 😁
🤣
چرا داری میخندی 😐
هنوز امتحان داری برو درس تو بخون 😑
چشم 😐
نهههههههههه چرا کات کردی ؟ 😭😭😭😭😭😭😭
نمیدونم 😐🤔 چون کخ داشتم 😉
😐
😐
بعدی رو گذاشتم 😉
good boy 😊
عااااالللییی بو😃😃
چالش ۱: من که کاملا راضی بودم 😊
چالش ۲: بدون لو رفتن کوچکی از هویت کت از هوش میره و خودش رو تو بیمارستان پیدا میکنه و میفهمه لیدی باگ آوردتش اونجا...
البته این نظر منه مطمئنم داستانت بهتر از نظر منه😉😉😊😇
مرسی
عاليييييييييي بود 👏👏👏👏😍
١- نترس من كه فحشت ندادم 😂
٢- در أوج نا اميدي ليدي وارد ميشه 😂😂😂
ممنونم
۱- آفرین 👏👏
۲- فک نکنم 😐