رسیدیم طبقه سوم و زنگ خونه رو زدم تهیون با صورتی سیاه اومد در رو باز کرد
ا.ت:یا خداا تهیون چه بلایی سرت اومده ؟😂
تهیون:داشتم برای آقای فلیکس کیک می پختم که سوخت
سهون: 🤣
تهیون:ایشون کی باشن 😂
ا.ت: یکی از دوستامه فلیکس میشناستش
تهیون:آهان
ا.ت:حالا فلیکس کجا هست ؟
تهیون:تو اتاقش
ا.ت:ممنون
من رفتم پیش فلیکس و سهون توی پذیرایی موند
ا.ت:تق تق
فلیکس:بیا داخل
ا.ت: سلام اوپا حالت چطوره
فلیکس:عه ا.ت تویی سلام کیوت داداشی آره به لطف تهیون حالم خیلی بهتره
ا.ت رفت کنار تخت فلیکس نشست .دستش رو توی دستام گرفتم و گفتم
ا.ت:خداروشکر که اوپام حالش خوبه راستی سهون هم اومده ببینتت
فلیکس:سهون مه ژاپن نبود؟
ا.ت :خب راستش امروز توی پارک نزدیک خونت هم و دیدیم و ۱ ماهه که برگشته سئول
فلیکس:پس که اینطور خودم میام توی پذیرایی باشه Kim Rose
بک بده
خیلی وقته فالویی
پارت بعدددد
سلام
فالوم کنین بک میدم ✌🏻💫❤
فالوم کنین بک میدم ✌🏻💫❤
فالوم کنین بک میدم ✌🏻💫❤
فالوم کنین بک میدم ✌🏻💫❤
فالوم کنین بک میدم ✌🏻💫❤
فالوم کنین بک میدم ✌🏻💫❤
فالوم کنین بک میدم ✌🏻💫❤
فالوم کنین بک میدم ✌🏻💫❤
__Sara__________________
مایل به پین؟✌🏻💫❤
اگه ناراحت شدی بپاک✌🏻💫❤
فالویی بفالو