پارت دوم داستان بی تی اس رمان
لیسا : مگه کروی؟ عینکتو بزن بعد بیا بیرون. نگاه کن با لباسم چیکار کردی.(عکس کسی که خورد بهش)
جیمین : ببخشید ولی دست خودم نیست.
لیسا : پس دست کیه، نکنه چیزی زدد،ی یا زیادی متسی.
جیمین : هنوز مرشوب نخوردم اومدم شروع کنم ریخت رو تو.
لیسا : اگه چشاتو باز میکردی لباسه من به جای تو مرشوب نمیخورد.
جیمین : ولی تقصیر شما بود چون سرتون پایین بود ولی بازم عذر میخوام من دیگه میرم.
لیسا : برو کی جلوتو گرفته یه ساعته با من بحث میکنی.
تلفنو رو میبرم کنار گوشم.
یونآه : باز داری با کی دعوا میکنی دلم به حال بنده خدا میسوزه کلی خندیدم.
لیسا رفت به یه ماشین تکیه زد.
لیسا : دلت به حال من من بسوزه که لباسم به گدن کشیده شد. راستی چی داشتی میگفتی نشنیدم کنسرت چی شد؟
یونآه : هیچی بازم نتونستم ببینمشون.
لیسا با داد میگه.
لیسا : به دکر فدای سرت که نتونستی بی تی اسو ببینی بیخدوی پول بلیت کنسرت دادی تعطیلاتو زره م،ار منو خودت کردی اگه با من میومدی بیشتر بهت خوش میگذشت.
یونآه : بهم کلی خوش گذشت فقط نتونستم ببینمشون حالا کی گفت سفر زره م،ار تو شد سفر زره مار من شد که نتونستم ببینمشون.
لیسا : فاد سرم بی تی اس کی هست اصن دوتا کیوت بازی و رقص،م من بلدم برم یه روزم کلی طرفدار پیدا میکنم اگه خیلی ناراحتی بلیت بگیر برگرد برو جلو در کمپانی صبح تا شب بشین تا ببینیشون به غیر از سفرت که زره م،ار شد زندگی عادیتم زره ما،رت شه.
یونآه : شده میرم صبح تا شب جلو در کمپانی میشینم که ببینمشون رو، ی توم کم میکنم.
لیسا : من که حالم از بی تی اس بهم میخوره تو هم برو بگرد تا پیداشون کنی. من رفتم خدافظ.
تلفنو قطع میکنه.
لیسا
لیسا : خوش خیال انگار اینجا بی تی اسو براش ردیف کردن.
یهو در ماشینی که لیسا بهش تکیه کرده باز میشه
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
سلام یادم رفت که بگم تبلیغات آزاده پین میکنم.
ممنونم دوستان.