پارت شیشم
سریع سر و وضعم و مرتب کردم و از اتاقم دویدم بیرون، پله هارو یکی دوتا دویدم پایین و به حال رسیدم، پدر و جبن داشتن رو مبل باهم چندتا عکس رو نگاه میکردن تو تلوزیون و هیو هم بالاسرشون وایساده بود _سلام صبح بخیر همگی 🥰 _ سلام( همه باهم ) نشستم پایین مبل و به عکسا نگاه کردم، عکسای تهیونگ و این جور چیزا بود _ ااااا خوب نمیخواید راجب سفر حرف بزنید؟! _ سفر!؟_ اره دیگه سفری که قراره بریم _ 😂😂😂😂😂_ چرا میخندی هیو؟_ بابا دروغ گفتم سفرو میخواستم بلند شی از خواب 😂😂😂 _ هیو میکشمت خیلی بی مزه ای 😡😡. پاشدم و دویدم دنبالش اون فرار کرد پشت مبل _ ابحی خانم حالاچیزی نشده 😂 _
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
ج.چ :: لونا
ج.چ : تگوگل
ترجمه : حنانه
😂😂😂😂😂😂😂😂
عالی بعدی
من اومدم آنفالوت کنم
که پارت داستانتو دیدم تجدید نظر کردم
عیییححح پارت جدیددد
بعدیو میخوام مننننن🤝😔😹
عالیههعع
ج.چ: جینجو
لطفا ادامش بده خیلی خوبههههههههه
عالیییییییییییییییییییییییییییییییییی
چه عجب نمردیم پارت بعدی رو دیدیم
عالی بود
باهات موافقم
'بهترینتستبووودکهدیدممم🌸🗿
عااوو...راستییبندهسعیداشتمخوشحالتکنم...🌸🗿
راستییتستتلایکشد🌸🗿
میشهتوهم،تست'اخرمرولایککنی؟🌸🗿
'بهترینتستبووودکهدیدممم🌸🗿
عااوو...راستییبندهسعیداشتمخوشحالتکنم...🌸🗿
راستییتستتلایکشد🌸🗿
میشهتوهم،تست'اخرمرولایککنی؟🌸🗿