هلوووووو بعد مدتها اومدم ساری که دیر شد کرونا گرفته بودم
(یه لحظه برم پارت قبلو بخونم یادم رفته چه اتفاقی افتاده😐)(خب خوندم یادم اومد😐) الیف: خوب ونوس جون چطوری با آقای الکس (همون لوکا) آشنا شدی؟ اِلا: خببببببب امممممم چیز خب من پدرم بزرگترین ق****اچا***قچ***ی ا***سل**حه لندنه و لو. . یعنی الکس هم یکی از کارمندای بابام بود و. . . . کاملیا: اوهه پس بابات سام بوده اِلا: چی؟ نورا: تا اونجایی که من میدونم اون بزرگترین قا***چا***قچی لندن بوده اجه: و ۲ سال پیش فوت کردن تسلیت میگم اِلا: اوههههه آره😅 شب🌟🌟🌟🌟🌟🌟 جشن ن***ام****زدی الیف و اریک بود یه لباس ساده پوشیدم داشتیم میرفتیم که یهووووو و (یه فلش بک کوچولو موچولو بزنیم👈) فلش بک👈 جانان💛: معذرت میخوام اِلا ولی مجبورم من لوکا رو انتخاب میکنم😞 از زبون اِلیف💜: میشل(خدمتکار شخصی الیف) با عجله اومد سمتم گفت خانم تلفن دارید گفتن خیلی مهمه اِلیف: هوفففففففففف😑😒یه روز مهمونی گرفتم که یعنی استراحت کنه اما امروزم باید کار کنه اوکی ممنون میشل جون الان میام (علامت ناشناس: 👤) اِلیف: الو؟
👤: ببین ونوس کینگ اسم واقعیش اِلا استیون هست بهت یه هشدار میگم اون حتی الکس(همون لوکا) رو هم گول زده اون میخواد شماها رو نابود کنه😏 اِلیف: چ. . . . چی. . . . چییییییییییییییی؟! 😨😨😨😨😨😨😨😨😨😨(اینم سکته کرد ببرینش بیمارستان😑) 👤: اونو بکشش😏 . . . . .(قطع کرد) اِلیف: چ. . چییییی الو الو جواب منو بده چرا باید بهت اعتماد کنم؟؟؟ الووووو اههههه قطع کرد ههه باورم نمیشه اون همچین آدمی باشه😡 هوفففففففف آرم باش الیف باید طبیعی رفتار کنی نفس عمیق هوففففف خیلی خوب من باید چیکار کنم. . . . 👤: ها ها ها(خنده های شیطانی) وای آفرین به من فیلتر صدا خیلی خوب کارشو کرد😏😏😏😏😏😌 پایان فلش بک ❄❄❄❄ از زبان اِلیف💜: نفس عمیقی کشیدم زندگیو برات ج**هن**م میکنم ونوس کینگ یا اِلا استیون 😌 رفتم روی سن صدام رو صاف کردم خب دوستان عزیز خیلی خوش اومدین من واقعا خوشحالم از اینکه اومدین حالا از دوست عزیزم ونوس کینگ دعوت میکنم که بیاد روی سن 😄 ونوس: اوهههه م. . من؟ رفتم روی سن اِلیف: خبب ونوس جون ممنونم بابت خنجری که از پشت بهم زدی اِلا: چ . چی. . چییییییییی تو چی داری میگی؟ 😦 اِلیف: دستت دیگه رو شد ونوس کینگ یا بهتره راستشو بگم الا استیون😏 الیف دستمو گرفت و بردتم تو یه اتاق یه دفه درد بدی توی گردنم حس کردم دیگه هیچی نفهمیدم الیف: خب بیهوشش کردم تیکه تیکت میکنم الا استیون اِلا: چشمامو باز کردم یهو نور زیادی خورد با چیزی که دیدم فاتحم خوندم😱😱😱😱😱😱جیغغغغغغغغغغغ خدایا بگو که این فقط یه کابوسه نههههههههههه(جوری جیغ میزنه انگار جن دیدی😐) اونننننن😰😱😱😱😱دوتا اره برقی بالام بود با گذشت زمان میومد پایین در آخر تیکه تیکه م میکنه😱😱😱😱😱(نظرم عوض شد😐جن میدیدی بهتر بود😐) خببببب بزارین موقعیتش رو بگم الا بسته شده به یه تخته و نمیتونه تکون بخوره و بالاشم دوتا اره برقی وجود داره یعنی به معنای واقعی اِلیف میخواد تیکه تیکش کنه
پشماتون ریخت نه😐 کسی انتظار نداشت همچین کاری کنم نه؟ 😐
من از شرایط بدم میاد واقعا اما داستانم حمایت نمیشه مجبورم شرایط بزارم شرایط: ۵ لایک ۵ کامنت
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
از قبل فالوت کرده بودم