دوست عزیزی دارم😅 ناظر جان چیز بدی توی این داستان نیست اگه مشاهده بفرمایی پس رد نکن اگه رد میکنی بنویس چرا رد کردی❤️😐
صبح شد و آریا چشم خابالود اومد خونه آروم رفت توی اتاق داجیو و دید داجیو بیداره و گفت من میرم بخوابم تو به کسی نگو من تو اتاقم خوابم و نزار کسی بیاد تو اتاقم
داجیو گفت:«باشه😶
همه ی دخترا رفتن،
آداجیو رفت یه بستنی در اورد و خورد آریا بیدار شد رفت پیش داجیو بهش گفت:«یه برگه پیدا کردم که آهنگ های خوشگل توشه
داجیو:«آره،خودشه،همونی که همیشه دنبالش بودم
سنارا:«چیه آریا🤯؟
اریا:«برگه،😒کوری نمیبینی(دو یو سی)
سنارا:«باشه خوب به درد چی میخوره
اریا:«برای اینکه بفهمی نمیگم چون نمی فهمی اما چون یه نقشه دارم میگم بفهمی گرفتی؟
سنارا:«آاااا😬نه اما تو بگو
اریا:««🤦این برگه برگه ای هست که من و داجیو همیشه دنبالش بودیم چون بهترین شعر ها درونش نوشته شده و شعر هایش جادوییست دیروز من«میدونم کجا پیداش کنم و به سمت کتابخانه ی توآیلایت رفت و برگه ها رو پیدا کرد»همین دخترا💋
آداجیو:«این عالیه☺️»
سنارا:خوب میشه بگی کجاش جادویی هست😐
اریا:تو نمیفهمی،داجیو یه سوال دارم دیروز چرا همه ی دخترا این جا بودن
سنارا: خوب برا تو😒
و اداجیو به سنارا لگد زد😑 و گفت:یعنی برای من و تو و سنارا که بیایم با هم حرف بزنیم و بخندیم😉
اریا:باشه😶مهم نیست من میرم تو اتاقم فیلم ببینم فردا شب میبنمتون🤣
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
پارت ۴ هم میزاری؟
بله اگه این امتحانا تموم شه😅♥️
والا بخدت
خدا
زیبا بود💖
ممنون🥰
مررررررررسی💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖
خواهش😇
تازه یادم افتاد من ۳ رو ساخته بودم😊
۴ رو هنوز نساختم☺️
عه ۳ رو من پیدا نکردم بخاطر همین درخواست داده بودم😁😁😁
نه راستش منظور از ساختن تست نیست منظورم اینکه من این قسمت رو درست کردم اما تستش رو نساختم عزیزم😁😇برای همین پیداش نکردی😊
من نمیدونستم که این قسمتش رو قبلا نوشتم
کلا میخوام بگم که من داستان سریع نمینویسم😊
طول میکشه تا قسمت یه داستان بیاد
اینو قبلا نوشته بودم😉
امیدوارم فهمیده باشی چون به نظر خودم مبهم حرف زدم😁😁😁
فهمیدم مررررسی❤