پارت ۶
سرم گیج رفت ادرین بگیر بشین دیگه اه!_نمیتونم...فکن خدایی نکرده مامان تو اینجوری نیشد...چه حالی بهت دست میداد؟_خوب خیلی شک رم سکته میزدن!_خوب دیگه پس درک بفرما...اصلا تو چرا اینجایی؟من باید نگران توهم باشم؟_ ادرین خودت گفتب بیام دیوانه!_چی؟...حالا برو خونه ...به درسات برس!_ادرین من الان ۳ پاه که دانشگاهم تمومشده وای خدا.._برو به مامانت کمک کن خوب!_ادرین کاری نکن به مرستار بگم بیاد بهت ارام بخش بزنه ها_باشه .. باشه جوش نیار،که در اتاق باز شد مامان که رو تخت بود اوردن داخل بعدم مارو شوت کردن بیرون:/(چه ****😐😂)_ادرین من برم اب میوه برلی مامانت بگیرم(نیدونم اونجاهم کونپوت گیلاس به مریضاشون میدن یانه😐🤨 کسی میدونه تو کامنتا بگه😐🙄)سرمو به علامت باشه تکون بعدم به عکس اسبا که دردشت درحال دویدن بودن خیره شدم...انگار حرکت میرد...حرکت؟..او..اون عکس واقعا داشت تکون میخورد!..که..گابریل:ادرین حال مامامانت چطوره؟..جوری پریدم که نگار یکی افتاده دنبالم!
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
پارت بعدی
(◍•ᴗ•◍)✧*。
خوبی رفتی؟
چطوری؟
ازموناتون تمام شد
سلام
پارت بعد رو کی میذاری؟
عالی بود
میگم که پارت قبل و پیدا نمیکنم
چی😳
نه هست فقط فارسی نوشتم
اها پیدا کردم
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی طبق معمول
ممنون
عاااااالی
مرسی قشنگم
تزتزتتزتیکیکیکطنننز-