شلام...شلام...اومدم با پارت۲ بچه نظرات خیلی کمه لطفا بیشترش کنید😭😢💜😙💖❤
از زبان مرینت:بعد پادشاه گفت اتاق من بغل اتاق شاهزاده آدرین هست که بتونم از نزدیک مواظبش باشم بعد منو به اتاقم راهنمایی کردن رفتنم توی اتاق😑....اتاق خوب تقریبا میشه گف بزرگ بود که یکی در زد من:بله... خدمتکار:میشه یه لحظه بیاید...در رو باز کردم .. سلام....سلام باید با من بیاید تا لباس هاتون رو تحویل بگیردید....بعد رفتم لباس هام رو تحویل گرفتم....بفد رفتم سمت اتاق شاهزاده ....تق تق .....بله ...ام سرورم .....مرینت توی بیا تو ..رفتم تو ......کار داشتی ......نه فقط اگر چیزی خواستید خبرم کنید من دم در هستم ......اها باشه ممنونم فعلا می تونی بری.....رفتم دم در وایستادم در اتاق رو هم بستم ...بعد نیم ساعت شاهزاده منو صدا کردن ....بله .....میگم من می خوام برم تو حیاط قدم بزنم تو هم برو آماده شو ...چشم عالیجناب یه تعظیم کردم رفتم شمشیرم رو برداشتم....رفتیم توی حیاط.....
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
زود بعدی و بنویس عالی
حتما گلم😘😍💜
خیلی قشنگ بود آفرین 👏👏👏
مرسی😘😍
سلام
عالییییییییی بودددددددد ❤️
بعدی رو زود بذار
منتظرم
اگه دختری با من آجی میشی ؟
ممنون💜❤🖤
چرا که نه آجی گلم😘😍
عالیییییییییییییییییییی بود 😍😍😍
منتظر پارت بعدی هستم
ممنون😘😍
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
بعدی رو زود بزار
به داستان های منم سر بزن
یه سوال داشتم دختری یا پسر
ممنون عزیزم😘😍💜❤
حتما سر می زنم....
دختر ....