پارت ۳:مامور حقیقی

6 اسلاید صحیح/غلط توسط: KooKi♡ انتشار: 4 سال پیش 202 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست

خب اینم از پارت ۳ از پارت ۲ عشق محافظ من خوب بازدید شد امیدوارم پارت ۲ هم این داستان هم همینجوری باشه خب بریم سراغ داستان:(

از زبون جیهوپ:با سروصدای بچه ها بیدار شدم گفتم:اوف چقد شما داد و بیداد می کنید اصلا نمی زارید آدم بخوابه خب چیشده انقد دادوهوار می کنید؟؟!😡😡......ته ته:بیچاره لیسا دیشب تا صبح داشته می نوشته ما هم خیلی تعجب کردیم که چطوری تا صبح بیدار مونده!!!!.‌.......جیهوپ:خوب چیز عجیبی نیس باید تا امشب اون همه صفحه رو تحویل بده خوب ساعت چنده؟؟؟؟؟.......کوک:۱۱ و نیم.......شوگا:خوب حسابی خوابیدی دیگه هوسوک باز چرا شاکی هستی!!!.....جیهوپ:اره راست میگی خب حالا صبحانه اماده کردید........جین:اره اماده کردم بیاید بریم بخوریم........سر میز صبحانه....

جیمین:میگم جین برای لیسا چیزی بردی که بخوره.......جین:اره یکمی غذا بردم البته اگه وقت کنه بخوره.....نامجون:فک نکنم بتونه اون همه صفحه رو تموم کنه.......کوک:منم موافقم ۵۵۰ صفحه است الکی که نیس......وی:میگم نظرتون چیه بهش کمک کنیم؟!؟؟!؟!.....شوگا:نشنیدی اون رئیس چی گفت هیچکس حق نداره بهش کمک کنه ........کوک:خب به رئیسه نمیگیم که ما هم کمکش کردیم......جین:من موافقم......بعد از صبحانه رفتیم بالا.....

وقتی رفتیم بالا دیدم لیسا همینجوری روی میز خوابش برده💤😴جیمین:میگم کتاب هارو از زیر دستش بردار ببنیم تا کجا نوشته...جین:باش......بعد رفتم لیسا بغل کردم و گذاشتم روی تخت پتو شو روش کشیدم وبعد کتاب هارو برداشتم و رفتیم پایین...شوگا کتاب هارو از دستم گرفت .......شوگا:بزار من ببینم تا کجا نوشته....صب کن اینکه همشون رو نوشته ایناهاش صفحه آخر کتاب رو نگاه کن با صفحه آخر لیسا رو......جیمین:راست میگه اینکه تا آخر نوشته......کوک:خب خسته نباشیم چقد زود نوشتیم.......نامجون:بی مزه........