
......
از زبان می چا: بعد حرف زدن با جیمین به سمت کلاسم حرکت کردم می چا تو دلش: اینا واقعا خواهر و برادر بودن من که باور نمیکنم ، دختره منو میزنه ، برادرش بجای اینکه همراهیش کنه دستم رو میگیره و کمکم میکنه ، اییی ولش کن مهم نیست باید رو درسم تمرکز کنم به چیز دیگه ای فکر نمیکنم به کلاسم رسیدم درست حدس زده بودم جیمین و جی هیون همکلاسی هام هستن کنار هم نشسته بودن و من بدون توجه بهشون رفتم و روی یه صندلی دو نفره نشستم اما کسی کنارم نبود یعنی من تنها میشینم?
زنگ مدرسه به صدا در اومد جیمین: می چا میای بریم کافه ی نزدیک مدرسه می چا: خب راستش من باید برم دنبال کار نیمه وقتم نمی تونم باهات بیام ببخشید جیمین: اتفاقا همون کافه به یه گارسون نیاز داره می چا: واقعا ?😀 جیمین: اره می چا: خیلی خب بریم ، ولی خواهرت چی ? جیمین: جی هیون میره خونه می چا: اها اوکی ****** جیمین: خب استخدام شدی می چا: اره از فردا کارم شروع میشه😁 جیمین: خب چی میخوری سفارش بدم می چا: خودت پولشو میدی? جیمین: اره می چا: نه نه نمی خواد زحمت بکشید من چیزی نمی خورم😅☺ جیمین: چرا، خجالت میکشی ?مهمون منی می چا: اخه نمیشه درست نیست جیمین: یعنی چی ، اگه سفارش ندی خودم بجات سفارش میدم می چا: خیلی خب من یه شیک توت فرنگی میخورم 😅 جیمین: گارسون دوتا شیک توت فرنگی لطفا گارسون: چشم
جیمین: خوب از خودت بگو می چا: چی بگم? جیمین: یه چیزی بگو مثلا پدر و مادرت کجان ، خواهر و برادر داری ، و کلی چیزه دیگه می تونی بگی😊 می چا: وقتی کلاس دهم بودم پدر و مادرم رو بر اثر یه تصادف وحشتناک از دست دادم ، خواهر و برادرم ندارم ، اهل یه روستای کوچیک توی بوسانم ، پدر و مادرم مزرعه داشتن ، ولی من بخاطر اینکه نیاز به پول داشتم بعد مرگشون مزرعه رو فروختم 🙃 جیمین: روح پدر و مادرت شاد 🙂 می چا: ممنون ، حالا تو از خودت بگو جیمین: من فقط یه خواهر دارم ، جی هیون که میشناسیش ، دوقلو هستیم ، پدرمون رو وقتی کلاس نهم بودیم از دست دادیم مادرمون هم اینجا نیست بخاطر کارش رفته نیویورک، پدر شرکت داشت که به مادرم رسید ، مادرم شرکت بابام رو اداره میکنه البته بابام یدونه شرکت نداره چندین شرکت داره یکی از شرکتاش نیویورکه ، البته مادرم تاجر هم هست می چا: عا پس معلومه بچه پولداری😂 جیمین: خب اره😅
جیمین: یروز حتما بیا به عمارتمون می چا: فکر نکنم خواهرت خوشش بیاد من بیام خونتون و اینکه من دوست ندارم مزاحمتون بشم☺ جیمین: فقط خونه ی جی هیون نیست خونه ی منم هست و اینکه تو مراحمی دیگه نبینم بگی مزاحمم می چا: باشه دیگه نمیگم 😅 گارسون: شیکاتون حاضره می چا: ممنون جیمین: ممنون گارسون: شما فردا همکار من میشید?😄 می چا : اره😅 گارسون: خب موفق باشی ، من برم به سفارشات رسیدگی کنم می چا: موفق باشی گارسون: ممنون جیمین: میای امشب بریم پارک می چا: باشه بریم 🥰
***** شب ***** می چا: سلام جیمین 😇 جیمین: سلام می چا خوبی ? می چا: خوبم ممنون ، خب اومدیم پارک حالا چیکار کنیم ?😁 جیمین: از اونجایی که شبه و کسی اینجا نیست بیا بریم تاب بازی😆 می چا: باشه 😁 جیمین: می چا میای انگشتامون رو اندازه بگیریم می چا: اوکی جیمین: واییی انگشتامون اندازه ی همه 😃 می چا: اره🥰 جیمین: بالاخره یه نفر پیدا شد که انگشتاش اندازه انگشتای من باشه 😀 می چا:😅 جیمین: انگشتای جی هیون از انگشت های من بزرگتره 😅🙃 می چا: واقعا?😂 جیمین: اره😁
از زبان جیمین: دیگه دیر وقت شده بود پس با می چا خداحافظی کردم و به خونه برگشتم که با قیافه ی عصبانیه جی هیون مواجه شدم جی هیون: تا الان کجا بودی? جیمین: پیش دوستم بودم جی هیون: اسمش چیه? جیمین: به تو چه جی هیون: جیمین مراقب حرف زدنت باش ، گفتم کدوم گ.و.ر.ی بودی? ( با داد ) جیمین: پیش می چا بودم جی هیون: همون دختر رو مخ جیمین: برای تو رو مخه ولی از نظر من خیلی با نمک و مهربونه چیزی که تو هیچوقت نداشتیش جی هیون: حرفات تموم شد? جیمین: اره جی هیون: باید بهت بگم اگه با من مشکلی داری می تونی بری پیش همون دختر مهربون و با نمک ( با حالت تمسخر ) ولی یادت باشه رفتارت با خواهرت درست باشه از زبان جی هیون: جیمین بعد اون حرفم رفت تو خودش فهمیدم ناراحت شده ، واقعا تنها کسی که طاقت دیدن ناراحتیش رو ندارم جیمینه اون برادر منه کسی که وقتی ناراحت یا عصبانی بودم پیشم بود و دلداریم میداد کسی که وقتی خوشحال بودم ، بازم پیشم بود ، کسی که وقتی بچه کوچولو بودیم شبا تا دیر وقت بیدار میموندیم و کلی داستان ترسناک واسه همدیگه تعریف میکردیم و این باعث میشد از ترس تا صبح نخوابیم و مامان و بابا دعوامون میکردن که چرا شب بیدار بودیم اولش گریه میکردیم ولی بازم کارامون رو ادامه میدادیم ، به اینا که دارم فکر میکنم میفهمم من خیلی اذیتش کردم پس باید از دلش در بیارم .....
منتظر پارت 3 باشید عاشقتونم تا ابد 😘😘
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
یا خدا پنج پارت نوشتی من هنوز پارت دومم😐🐰
بازگشتم پاکیدی👀🏃🏻♀🏃🏻♀🔫شما حق دارید سکوت کنید در هر حرفی بزنید بر علیه شما در دادگاه استفاده می شود😔😐
بعدیییییییی
پارت بعد منتشر شده عزیزم😽💝
چرااااااااپاااارتبعددددددنمیااااااد😒😠 😤
من پارت 3 رو نوشتم ولی منتشر نمیشه🙃
اگه دیگه امروز منتشر نشد دوباره مینویسمش🙂😊
اوکیعشقم
هعی ت چقدر گناه داره🥲
عالییی
کی گناه داره ? 😂
مرسی☺
ت/ا🥲
عالیپارتبعد
باشه گلم😘
خیلی قشنگ بود
مرسی گلم🥰
داستانت خیلی قشنگه ادامه بده ❤️💗
مرسی عزیزم باشه😍😘
های اونی/اوپا من🥺
میشه توی اکانت کاربر mama به جنی کیم از کمپانی s_j رای بدی؟🥰😍🤩
با این کارت باعث میشی من یه دنیا خوشحال بشم