معرفی داستان دیدار دوباره

خب اجازه بدید اول یه چیزایی راجب فصل اول بگم.... همون طور که میدونی من نوشتن این داستانو از 6ماه پیش شروع کردم و دوهفته پیش پارت آخرش منتشر شد، من اوایل قلم خیلی ضعیفی داشتم اما با راهنمایی های شما و خوندن داستان هاتون تونستم خیلی پیشرفت کنم و تمام سعیمو کردم که این یه داستان آموزنده باشه اگه به خیلی از بخش ها توجه کنید و از نظر دیگه ای بهشون نگاه کنید میتونید مطالب زیادی رو متوجه بشید، برای مثال بخش هایی مثل: وقتی که مردم تظاهرات کردن و اتفاقاتی که افتاد اتحاد و همبستگی ابر قهرمان هامونو نشون میداد....... وقتی که کت نوار به لیدی باگ گفت تا ابد منتظرش میمونه، این وفاداری رو نشون میده و یا بخشیدن الیا به خاطر گم کردن معحزه گر ببر، بخشندگی و دوستی رو نشون میده و خیلی چیزای دیگه

من تو این مدت داستان گروه معجزه آسا رو یه بار دیگه خوندم تا به همه بخش هاش مسلط بشم و واقعا با خوندن هر خط حس هیجان و کنجکاوی، درونم بیشتر و بیشتر میشد پس به شمام پیشنهاد میکنم یه بار دیگه فصل اولو بخونید، ضرر نمیکنید ......حالا بریم سراغ فصل دوم، داستان دیدار دوباره 👈👈

چون فضای داستان بیشتر بین مرینت و آدرینه احتمال زیاد خیلی از شخصیت ها حذف میشن، آدرین به خاطر اتفاقاتی که تو فصل اول افتاد رفتارش سرد و خشک شده و اما مرینت با آموزش هایی که تو این سال ها دیده توانایی شناخت شخصیت و ذات مردم رو پیدا کرده و البته از درک بالایی برخوردار شده

اینو هم بگم داستان راجب وقتیه که مرینت بعد از 7سال برگشته و یه طراح مد موفق هم شده و البته با پولی که تو مسابقه پلی گیم برنده شد تونست هزینه های سفر و دانشگاه انلاین رو پرداخت کنه و آدرین بخش زیادی از ثروتی که از پدرش بهش رسیده بود و البته پولی که تو مسابقه پلی گیم برنده شد رو به خیریه و پرورشگاه ها بخشید و خودش یه کافه تاسیس کرد البته با کمک پلگ گاهی اوقات پنیر هم درست میکنه

مرینت و آدرین قراره تو کافه همو ملاقات کنن و این فصل بر خلاف فصل دوم که خیلی هیجان انگیز بود و اتفاقات غیر منتظره زیاد بود، یه محیط آروم داره و بیشتر تو حرف های مرینت و آدرین خلاصه میشه، البته شاید بخش های هیجان انگیز و طنز هم داشته باشه ، راجب بقیه موضوعات در حین داستان توضیح داده میشه

پس منتظر داستان دیدار دوباره باشید و البته فصل اول رو هم بخونید 😉😊🤗