خب اینم از پارت ۱۵ فکر کنم یه پار دیگه داشته باشیم
گفتم:(از زبان تامارا)ولی تو می فهمی که حالم بده؟می فهمی نگرانم؟بد بمونیم اینجا اونم دور از سئول؟
ته گفت:بیبی خواهش میکنم همچی درست میشه نگران هیچی نباش
من که عصبی شدم سریع از پله ها بالا رفتمو تخته شاسی رو با مدادم و لب تابم ور داشتم و اومدم پایین و از در خارج شدم و رفتم بیرون و دم ساحل نشستمو شروع کردم به نقاشی کشیدن هیچی نمیشنیدم فقط صدای مدادی که کشیده میشد رو ورق و صدای موج هتیی که بهم می خوردند همون موقع با صدای کشتی از حال خودم اومدم بیرون کشتی رو دیدم که باهاش اومده بودیم حدس زدم که حرف ته درست باشه شاید تو اون کشتی کوک و شوگا و نامجون باشن بلند شدم کشتی نزدیک تر میشد تا اینکه دم اسکله چوبی وایساد و خدمه کمک کرد تا اقایی سیاه پوش با یه کلاه و ماسک و عینک پیاده شه از قیافش و تیپش حدس زدم که کوکه وقتی منو دید سریع منو بقل کرد و زد زیر گریه گفتم:کوک اروم باش می دونم حالت بده ههمون بدیم ولی گریه کردن کاری رو درست نمیکنه خودمم حالم اصلا خوب نیست اگه ته نبود حتما یه بلای سر خودم میاوردم کوک از قیافش و چشماش معلوم بود که تا صبح گریه کرده
نامجون و شوگا هم از کشتی پیاده شدن گفتم:سلام
گفتن:سلام بهتری؟؟
گفتم بد نیستم
گفتن ما بالاخره موفق شدیم که کوکو راضی کنیم
گفتم کارتون عاای بود پسرا و بعدشم وسایلمو ور داشتم و رفتم تو خونه پسرا رو دیدم که سعی میکنن حال کوکو خوب کنن
لیا هم به لطف جیمین حالش یکم بهتر بود پرسیدم لیا خوبی؟
گفت:باید خوب باشم؟
گفتم اره باید خوب باشیم و انرژیو امیدمونو حفظ کنیم تا که ریرام خوب بشه
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
منتظریما چرا نمیاد پس ادامش
عالیه خیلی دوست داشتم داستانو بعدیو از کوک یا جیمین بزار
ادامه داستان رو شروع نکردی سارا جون؟💜🙂
نچ درسام خیلی زیادن🤣
تا سیزدهم میاد ادامه ؟💜🙂
عالیییییی بعدی از ک.ک یا جیمین لطفااااااا
عزیزم.الان ساعت ۲:۰۹ بامداد هستش و من از اول داستا خوندم.همین الان.عالیه.منم دارم روی داستانی کار می کنم اسمش شروع عشق استخری هست که از کوکه.اونیکی به نظر من از جین یا نامجون باشه خوب تره.نویسندگیت عالیه.اونیکی رو اگه تونستی کمی طولانی کنی ممنون می شوم.
حتی یونگی یا هوپی هم میشه.اگه بگم من یکم بی قرارم باور می کنی؟
خب عزیزم منتظر داستان بعدیتم.باااااااااااااااای👌💖💟💖💟💖💟💖💟💖💟💖💖💟💖💟💖💟💖💟💖💟💖💖💟💖💟💖💟💖💟💖💟💖💟💖💟💖💟💖💖💟💖💟💖💟💟💖💟💖💖💟💖💟😆💖💟😆💖💟💟💖💖💟💖💟💖👍
مرسی از نظرت حتما🥰😘
زود بزار داستانتو لفطا
عالی بود من همه ی پارتاشو خوندم و همه عالی بودن لایک هم شدی 😊😊
به نظرم پارت بعد و درمورد جیمین بنویس 💜💜
داستانت بی سروته بود. از نظر من یه پارت دیگه بنویس تا ماهم بفهمیم حال ریرا چی میشه. جیمین و لیا چی شدش. اصلا جونگ کوک با ریرا میمونه یانه. اگر اینارو بگی بهتر میشه ماهم میفهمیم که داستان اخرش چی میشه💜💜💜💜
سلام عالی بود فقط ریرا چیشد؟؟!!😁
سلام عالییی
مگه نگفتی یک پارت دیگه هم هست
ریرا چی شد؟؟