تستچی مرکب P1🧿

از زبان کاهو:هعی بازم شب شده . فردا بازم باید برم مدرسه.حوصله ندرم . فردا صبح..... همه ی بچه ها به سمت نیمکتاشون رفتن . کاهو نشست . و همه هم نشستن . استاد اومد و دانش آموز جدید یعنی کاربر موز رو به همه معرفی کرد . کاربر موز رو به همه کرد بعد با بی تفاوتی اسمشو روی تخته نوشت کاربر هرمی گفت:چقدر خوشگله🤩(طبق معمول) همینطور که کاربر موز اسمشو نوشت و تموم شد همه تشویق کردن . کاهو با بی اهمیتی نگاه میکرد . موز نشست . موقع رفتن موز به بیرون رفت . کاهو متوجه چیزی شد . دفترچه خاطرات کاربر موز بود . اون رو برداشت اما تا اومد اون رو به موز بده موز رفته بود ..... بعد کلاس.... از زبان موز :همینطور که به سمت خونه میرفتم ،یه گربه دیدم به سمتش رفتم ولی اون فرار کرد . به راهم ادامه دادم اما با دویدن تا به مترو رسیدم و به خونه رفتم... از زبان کاهو: رفتم به سوپرمارکت تا برای داداشم همون آبنباتی که میخواست رو بخرم . از مغازه اومدم بیرون دیدم کاربر موز داره میدوه .اون دفترچه خاطراتش رو تو کلاس جا گذاشته بود. به سمتش دویدم . اما اون رفت تو مترو و من دیر رسیدم .....

همون موقع مردی اومد و گفت سلام بچه میای یه بازی کنیم ؟ گفتم باب من حال اینکارارو ندارم. گفت فقط یه دور! توش پول زیادیه همون طور که من وضع مال خوبی نداشتم تا کلمه پول رو شنیدم از خود بی خود شدم .گفت هرمی تاس بیشتر بیاره اون برندست اگه من بردم باید به تو سیلی بزنم اگه تو بردی ۱۰۰یورو به

بعد بازی به من یه کارتی داد که اگه پول بیشتر میخوای به این شماره زنگ بزنم چون باز های مختلفی هست بعد از اون موضوع رفتم خونه ..... _________ موز:تو خونه بودم یونیفورم دبیرستان و در آوردم و لباس خونگی پوشیدم که یهو صدای زنگ در اومد گفتم حتما همسایمونه همسایمون کاربر پوکر کلا این ساختمون شیش طبقست که تو هر واحد دوتا دبیرستانی با هم هم خونن . من از شانس با کاربر هرمی هم اتاقی شدم . داشتم میگفتم . پوکر و نوک نوکی دوتاشون همیشه باهم زنگ خونه هارو میزدن و میدویدن و الفرار . درسته من تازه وارد بودم ولی هرمی همه رو گفته بود . هرمی گفت که من درو باز کنم که متوجه دوتا کارت شدم . براشون داشتم یه مثلث یه مربع و یه دایره رو اون بود و زیرش یه شماره . عجیبا غریبا .....

پیام های بازرگانی 🌝

هرمی گفت چه خبره؟ گفتم دوتا کارت اومده . بچه ها هرمی @ و موز + @:چی ؟ کارت؟ بیا اینجا بینم موز کارت هارو برد . که یهو گوشی موز زنگ خورد . ناشناس؟ جواب داد + بله؟ ناشناس:میگم می‌دونی جریان این کارتها چیه؟ کی‌ بود ؟ دوست جون جونی موز بود نزی دزد 🌝 + منم نمی‌دونم امشب زنگ میزنم ببینم جریان چیه

والا گوشب موز هی رینگ رینگ رینگ تا آخر . از زبان پوکر از دانشگاه برگشتم و به خونه رفتم به خواهرم موز زنگ زدم تا ببینم خوبه یا نه... جواب نداد مشغوله خطش معلومه داداششو فراموش می‌کنه وقتی دوست پیدا می‌کنه.... لای کتابمو باز کردم متوجه یه کارت شدم آدرس زده میدان پونک .....