معرفی‌ داستان سرنوشتم تغییر کرد....

اسم‌ داستان:سرنوشتم تغییر کرد...

نازنین:یک دختر شی**طون که ایرانیه ولی توی آلمان به دنیا اومده و همون جا بزرگ شده و به اجبار پدرش باید برگرده به ایران و با پسر عموش ا***ز**د**و**ا**ج کنه.... مادرش تو بچگی از پدرش جدا شده..... قراره سرنوشتش تغییر کنه... (دلیلی‌برای‌اینکح‌اسم‌این‌شخصیت‌نازنینح‌ندرم...)

پرهام: پدرشو تو بچگی از دست داده با مادر و خواهرش زندگی میکنه مادرش خیلی پولداره و بیمارستان داره و سی و پنج سالشه و عمل قلب و مغز انجام میده....

بابک: با پدرش زندگی میکنه و پسر عموی نازنینه و عین دختراش و موهاش فشنه و نازنین به خاطر موهاش بش میگه جوجه تیغی(بح‌خدم‌رفتح‌دیگح‌شوخح😂💔اصن‌فک‌کنم‌خدمم😐💔)

خواهر پرهام: دختر مهربون و نماز خون و چادری به اسم پریناز...

پدر نازنین: خیلی پولداره و عاشق دخترشه.....