عشق یخ زده (p3)

یک دفعه بینگ سو رو دیدم خوشحال شدم ولی انگار از یک چیزی داشت فرار می‌کرد بینگ سو هم منو دید و ( عکس الان) بک دفعه دیدم یگ گروه که پر از پسرن اومدن جلو و یک دختر خیلی خشمگین هم باهاشون بود بینگ سو تا دختره رو دید منو گرفت و دختره به گریه افتاد ، من خیلی سرخ شده بودم قلبم خیلی تند میزد من صدای قلب بینگ سو هم می‌شنیدم قلبش از منم تند تر میزد / دختره : چرا آخه من نباشم؟ من از این دختره که خیلی خوشگل تر و جذاب ترم چرا نباید من باشم ها ؟ / بینگ سو : گفتم که من یکی دیگه رو دوست دارم حالا دیگه ولم کن /

دختره اومد جلوی من و من و نگا می‌کرد خیلی خوشگل بود وقتی من و دید محکم من زد بینگ سو هل ش داد و سریع و محکم من و در بغلش گرفتو گفت واقعا متاسفم / بعدش دختره آنقدر خشمگین بود که می‌خواست تا حد مرگ منو بزنه ودی خب نمیتونست بعدش با گام گام های بلند رفت صدای گریه ش میومد / بینگ سو : ببخشید واقعا ببخشید / من : عومممم/ بینگ سو دستمو گرفت و من و برد به کابین منم رفتم توی کابین خیلی سرخ شده بودم و خیلی هم جای زدن اون دختره هم خیلی درد داشت ولی تحملش میکردم دیگه ... فراد... / من : آخيش چقدر خوب خوابیدم تیان ! قطار هنوز ‌که راه نیافتاده / تیان : خودت متوجه شدی دیکه اره نمیدونم چرا راه نمی‌افته !/

من : هومممم ! چقدر دیگه راه داریم کلا ؟ / تیان : امروز چرا اینقدر پز انرژی و خوش حالی ؟ خبرایی افتاده؟ ?_؟ با این حرف تیان یاد دیشب افتادم و دوباره قلبم تند تند زد خیلی تند میزد بازم قرمز شدم به نظر اونم قرمز شده بود ! ~ تق تق ~ / تیان : ها ؟ یعنی کی میتونه باشه ؟ / من: شاید... نمیدونم / تیان: میشه تو بری درو باز کنی ؟ آخه دستم بنده plz !! من درو باز کردم دیدم بینگ سو ع ! بینگ سو؟؟ تو اینجا کجا تو اینجا چیکار میکنی بینگ سو ؟؟؟ / بینگ سو : اوه hay ! اومدم تورو ببرم یک جایی ! / منو بازی یک جایی؟ کجا ؟ / رازه حالا زود باش بیا ! / عوممممممم

اسلاید اضاف 😎🚬 ( ناظررررررر) plz plz plz 😪😪😪💞💞💞💞🙂👍😇😇😇 مرسی که منتشر میکنی اومید وارم خدا بهت صبر بده😇😇👍👍☺ tnx جدت منتشر میکنی دیگه ؟؟