اعتراف عشقی BTS پارت ۶

ادامه ی از زبان ا/ت : زدم توی گوگل دلیل تپش قلب چیست؟ نوشته بود ممکنه عاشق شده باشید ،خیلی تعجب کردم دوباره سرچ کردم چگونه متوجه عاشق شدن بشیم کلی مطلب آورد خوندم و فهمیدم بله بنده عاشق آقای جئون شدم اولش گیج شدم ولی بعدش واقعا باور کردم که عاشق شدم ، وقتی مشغول فکر کردن بع این چیزا بودم تهیونگ در اتاقم و زد و آمد تو نشست کنارم با تعجب پرسیدم چرا آمدی اتفاقی افتاده که فقط دوتا سوال پرسید ، سر سوال دوم خیلی فکر کردم و بعد با اطمینان کامل گفتم اره فک کنم شدم ولی تا اینو گفتم حس کردم تهیونگ ناراحت شد ، تهیونگ : من دیگه برم صبحانه درست کنم تو هم بیا حتما

بعدم از اتاق رفت . "از زبان کوک: رفتم پیش ا/ت ببینم حالش خوبه یا نه، تا خواستم در بزنم شنیدم تهیونگ از ا/ت پرسید : عاشق کسی شدی ا/ت هم گفت اره ، حس کردم دنیا توی سرم خراب شد یعنی ا/ت عاشق یکی دیگست ، راهم و کج کردم و رفتم توی اتاقم اونقدر ناراحت بودم که دلم می خواست کل دنیا رو خراب کنم . "از زبان ا/ت : حالا که من عاشق شدم بهتره برم بهش اعتراف کنم ولی وایسا شاید اون عاشقم نباشه ، اهان اول ازش می پرسم بعد می گم اره فکر خوبیه

رفتم دم در اتاقش یه نفس عمیق کشیدم در زدم، تق تق درو باز کردم، کوک سرش تو گوشیش بود تا منو دید خیلی سرد باهام رفتار کرد، می تونم بیام تو ، کوک : اگه دوست داری بیا، رفتم نشستم کنارش روی تخت ، یه سوال داشتم ، کوک: بپرس ، تو تاحالا عاشق شدی؟ کوک با ناراحتی: اره شدم، تا این حرف رو زد قلبم شکست دیگه نتونستم بگم من عاشق توعم ، کوک : چرا پرسیدی؟ برای اینکه نفهمه عاشق اونم گفتم: چون می خواستم ازت کمک بگیرم چطوری به عشقم نزدیک تر بشم ، کوک : ببخشید من نمی تونم بهت کمک کنم ، یه باشه ای گفتم و رفتم از اتاقش بیرون

"از زبان جیهوپ : تهیونگ یه صبحانه عالی درست کرد و منم رفتم همه رو صدا کردم ، سر میز توجهم به جیمین و کوک و تهیونگ و ا/ت جلب شد خیلی ناراحت بودن ، به جین خیلی آروم گفتم اونم شروع به گفتن جک های پدر بزرگی کرد ولی بازم این ۴تا ناراحت و تو فکر "از زبان کوک: سر میز جین جک پدر بزرگی گفت ولی هیچی نمی تونست قلب شکسته ی منو آروم کنه ، کسی نمی تونست حال داغون منو خوب کنه ، نامجون : بچه ها چون از فردا باید شروع به نوشتن و ساختن آهنگ بکنیم پس امروز بریم گردش چطوره ؟ شاید با گردش رفتن حال من خوب بشه ، نامجون فکر خوبیه

‌"از زبان ا/ت : رفتیم جنگل هانویی ( مثلا اسم جنگله) جنگل سرسبزی و زیبایی بود اعضا توی این جنگل یه کلبه داشتن ، یکم اون ور تر از جنگل یه دریا عالی بود ، من : بچه ها من می رم یکم پیاده روی ، نامجون : مواظب باش ، من : اوکی . رفتم لب آب ، دریای اینجا مثل دریای شمال ایران زیباعه ، یه نفس عمیق کشیدم ، آخیش چه بوی خوبی داره . غرق تماشای این بودم که دیدم جیمین وایستاده کنارم اول متوجه اش نشودم ، ولی اونم مثل من توی حال هوای دریا بود ، جیمین : این دریا خیلی زیباعه ، من : اره روح آسیب دیده ی آدم رو شفا می ده ، جیمین : آره روح آدم رو آروم می کنه، مگه چی شده که روحت آسیب دیده ، یه آه عمیقی کشیدم من : عاشق یکی شدم که عاشق یکی دیگست

"از زبان جیمین: حال ا/ت زیاد خوب نبود ، دلم نمی خواست اونو توی این حال ببینمش ، بغلش کردم و گفتم : اشکال نداره دوباره عاشق شو ، مثلا عاشق خودت ، عاشق دریا ، عاشق دنیا ، تا اینو گفتم یه لبخند زد ا/ت : جیمین تو بلدی چطور حال یه آدم رو خوب کنی ، مرسی که پیشم هستی . با اینکه می دونستم باید ازش دست بکشم ولی خوشحالیش رو که دیدم حال منم خوب شد

"از زبان کوک: منم رفتم لب دریا که یهو دیدم جیمین دست ا/ت رو کشید و یهو بغلش کرد و با دستش سرش رو نوازش کرد ، خیلی عصبی شدم فک کنم ا/ت عاشق جیمینه اره اون عاشق اونه نه من سریع رفتم از اونجا ، رفتم توی کلبه و با اجله یه بطری شراب برداشتم و رفتم یجا که کسی نیست نشستم و شروع به خوردن کردم ، "از زبان جین : کباب اردک ( مثلا) درست کردم همه آمدن سر سفره ولی کوک نبود همه نگران کوک بودیم پس تصمیم گرفتیم تک تک بریم دنبالش

"از زبان ا/ت : کوک گم شده بود خیلی نگرانش بودم تقریبا همه جارو گشته بودم که یهو دیدمش حالش زیاد خوب نبود ، دستش یه شیشه شراب بود با استرس دویدم سمتش . من : کوک حالت خوبه چرا این شکلی شدی ، با دستش منو هل داد یه ور دیگه و راه افتاد رفت ، سریع رفتم پیشش بهش گفتم : چرا اینجوری می کنی کوک ( با داد بخون ) کوک : نزدیک من نشو دلم نمی خواد به جیمین خیانت کنی ، من : منظورت چیه ؟ کوک : تو گفتی عاشق یکی هستی اون جیمین مگه نه هانننن ، من خیلی تعجب کردم داد زدم : دیو* انه من عاشق جیمین نیستم عاشق توعم ، کوک با همون حالت مستی برگشت : چی تو عاشق منی واقعا، من : اره من عاشق توعم که تو عاشق یکی دیگه ای کوک با لبخند آمد نزدیکم کوک : منم عاشق توعم نه کس دیگه ..

این پارت تموم شد حتما منتظر پارت بعد باش دوست من ♥️💋