بعد از چند ثانیه صدای قدمش اومد. دستم رو روی صورتم گذاشتم تا صدای نفس هام آروم تر شه و نشنوه که دیدم نشسته روی زمین و داره از پایین در بیرون رو نگاه میکنه. کم مونده بود صدای خندم بالا بره فقط دستم رو بیشتر روی صورتم فشار میدادم تا نخندم. بعد از چند ثانیه که بلند شد همراهش آروم بلند شدم و اون هم سعی داشت آروم و بی سر و صدا قفل در رو باز کنه که مثلا من از توی هال نشنوم. همین که در باز شد سریع پریدم سمتش که چون انتظار نداشت افتاد روی زمین و منم روش. سریع سرم رو بلند کردم و به چشمای متعجبش که داشت من رو برانداز میکرد نگاه کردم که یهو دستش رو مشت کرد. متوجه شدم دستور رو قایم کرده پس افتادم به جون مشتش و تلاش های مکرر ناموفق برای باز کردن دستش داشتم که با یه حرکت سریع بلند شد و از اتاق فرار کرد. محکم کوبیدم به سرم و دنبالش رفتم که دیدم راحت لم داده روی کاناپه و برنامه کودک میبینه. مرینت: دستورم رو کجا گذاشتی؟؟ آدرین خندید و گفت: منظورت دستور منه؟ مرینت: نه خیر منظور من دستور خودمه که ازم دزدیدیش. شونه ای بالا انداخت و گفت: خبر ندارم، من فقط یه دونه دستور دارم که اونم مال خودمه :) مرینت: حرصم رو در نیار زود باش پسش بده. آدرین: نمیدونم. مرینت: چی رو نمیدونی؟ آدرین: منظورت رو. نمیدونم از چی صحبت میکنی، من چیزی ندارم که مطعلق به تو باشه^•^ مرینت: اصلا به درک برای خودت. چرخیدم برم توی اتاقم که با ساعت مواجه شدم.
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
55 لایک
ببخشید داشتم از بی صحنگی میمردم 🥲🙃😂) و راستی، کی فکر میکرد همون موقع پدر و مادر مرینت که نگران دخترشون بودن بیان داخل و با این صحنه مواجه شن :)؟
وای جرررررررررررر🤣
تکلیف داریლ(・﹏・ლ)
چرا اینقدر زیاده من دبستانی بودم اینجوری بود (づ。◕‿‿◕。)づ
ما فقط گفت یه کتاب ۱۰۰برگ یا ۲۰۰ برگ باشه که بخونید تو عید و خلاصه رو یه برگه بنویسید┐( ˘_˘)┌فقط همین
میخواستم بگم داستان جالب شود⊂(◉‿◉)つ
عالی بود سیستر جون(๑♡⌓♡๑)
آره خب، منم دبستانی ام دیگه😂
خداییش کتاب 100،200صفحه ای از همه تکلیفای من بیشتره که. من که دو هفته طول کشید یه کتاب 140 صفحه ای بخونم و جز به جز بنویسمش
😊💖
کلاس چندمی من هفتمم😊
عالی بود آجو 🍓💚
عیدتم مبالک ❤❤
مرسی قشنگ آجی:)
یو تو عزیزم♡
😙❤
عالییییی بود ژیگر🥰🥰😻
عیدت مفالک😁😁
مرسی:))
ممنونم همچنین 🌺
اجی جون عیدت مبارک انشاالله که سال پر برکتی را در کنار خانواده داشته باشی 💗💗💗💗
ممنونم عزیزم همچین🙃💖
سلام اجی جان عیدت مبارک
سلام داداشی
قربونت عید توهم مبارک♥
سلام سلام 😄
یادم نیست تبریک گفتم یا نه... قبلا تبریک گفتم یا نگفتم به هر حال عید مبارککککک😄
سلام
ممنونم🙂
عالی بود میشه بگی بعدی کی میاد و اینکه ما تکالیف عید نداریم
ممنونم
نمیدونم قول دقیق نمیتونم بدم
عالی بووودددد.🥰💖
ج.چ:تکلیفمون کمه فقط داستان گویی. (خلاصه ی یک داستان رو بگیم) من هم کلاس ششم هستم.
مرسی🙂🫂
خیلیم عالی🤗
عالییییی😄
خب تکالیف من😐...
بالافاصله بعد از عید یک روز در میون امتحانننن دارم🙂💔
توی عید باید دوتا انشا بنویسم😐
ریاضی و علوم و عربی هزارتا فیلم فرستادن باید ببینمشون😐
عربی میخواد هر هفته کاربرگ بفرسته حل کنیم براش بفرستیم😑
ادبیات هم پیام داده هنوز ندیدمش😐💔
هعییی
مرسیییی:)
واو واقعا زیاده فقط میتونم بگم خدا صبر بده 😔 حتی میتونی منتظر تابستون باشی اون موقع دیگه راحتی😇🤤