
شوت بشید ادامه داستان
از زبان آدرین:دلم میخواست کسی رو که این میام رو فرستاده بود بزنم لهش کنم که دیگه وجود نداشته باشه😠😠 سریع لباس پوشیدم و رفتم سمت اون آدرس با کتنوار سریع تر انجام میشد پس تبدیل شدم و با میلم رفتم سمت اون آدرس
دقیقاً همون لحظه ای که رسیدم آدرینا رو دیدم که به یک صندلی شکنجه بسته شده بود اون لحظه انگار کل دنیا رو بهم دادن چون من خواهرم رو از ۴ سالگی ندیده بودم اون طرفش هم یک دختر دیگه بسته شده بود که من ندیدمش ولی موهاش سرمه ای بود و از دستش خون میچکید
همون لحظه لایلا با یک اسلحه اومد جلوم و گفت: سلام آدرین(توجه کنید کت تبدیل به آدرین شده)جلوی در یک کارخونه بزرگ بودیم که بیرون از شهر بود و متروکه شده بود.........لایلا درحالی که اسلحه رو روی سر آدرینا گذاشته بود بهم گفت:شاید بدت نیاد اون یکی دختره رو هم یک نگاه بندازی کسی که من از همه بیشتر ازش بدم میاد
یک نگاه به اون دختره انداختم و دیدم که ا....او..اون مرینته😲😫😫 داشت از سر و دستش خون میچکید و چشماش بسته بود...لایلا گفت:الان میتونی انتخاب کنی بین دختری که ع.ا.ق.ش.ی و خاهری که خیلی وقته ندیدیش
گفتم: میکشمت لایلا 😡 توی دوراهی مونده بودم ....کدوم رو باید نجات بدم دختری که دلم پیشش گیره یا خواهرم که خیلی دوستش دارم واقعاً شرایط سختی بود درست توی همون لحظه یک ابرقهرمان فرود اومد و گفت:مرینت رو ولش کن گفتم:شما کی باشین ....گفت:من برادر مرینت هستم پیتر دوپنچنگ توی اون لحظه خیلی تعجب کردم که چرا مرینت بهم نگفته بود که یک برادر داره اون با میراکلس عنکبوت🕷🕸 ........گفت:الان وقت تعجب نیست و یک تار به صورت لایلا زد و گفت:هری تار ها ناپدید(میدونم یکم مسخرست ولی چیز دیگه ای به ذهنم نرسید) و تبدیل به خودش شد.....یک پسر که خیلی شبیه مرینت بود (یادتونه که پدر مادر مرینت میخواستن یک چیزی رو بهش بگن؟؟اون برادر مرینت بود که داشت از نیویورک برمیگشت ولی کار براش پیش اومد و تا ۳ سال اونجا موند)
من سریع آدرینا رو بغل کردم .....تا اومدم مرینت رو ببینم دیدم که پیتر اون رو بغل کرده و داره میبرتش بیرون منم سریع لایلا رو بستم و به پلیس زنگ زدم وتبدیل شدم و رفتن به خونه خودمون..........خب دیگه تموم شد بقیش برای پارت بعدی.....باییییییی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام. پیشی خوبی❤️🩹💐
امم دنبال ی پیشی و ی لیدی میگردم🙂💞
ایا میشه پیشم بشی🥺🌸
اگر لیدی خواستی داری مزاحم نشم💔🥺
سلام خانوم من خودم لیدی دارم ببخشید ولی یکی دیگه رو دوست دارم اسمش هم ملیکاست شرمنده که پیشنهادت رو رد میکنم
نه بد برداشت کردی من میخواستم فقط دوست ساد باشیم
با اینکه دنبالت کردم ولی بازم نمیتونم پیام بدم نمد چرا ، میخاستم بگم استوری آرتور ات رو دیدم ، منم ردد بازم خوش بختم😂🙃
من خودم الان بهت پیام میدم
شما نگران من بودی؟😐
با شما نبودم
شما
بله
ارتین خوبی؟😐
بله خوبم
نه خوب نیستی یه جور دیگه هستی😳
جان؟😐
مای لیدی الان پارت بعدی داره منتشر میشه
خدا رو شکر پیشی
فالویی بفالو
عالی داداش💖
آجی من برگشتمممممم
ارتیننننننن کجااااا بودی اخه این همه مدتتتت😥
حالت خوبه؟!
آره اجی من حالم خوبه نگران نباش
آجی پارت بعد رو نوشتم داره منتشر میشه
چ عجب😐
پارت بعدی پلیز
تروخدا پارت بعدی رو بزار
گذاشتم تو بررسی هستش
پیشی بعدی رو نمیزاری؟؟😐😐
چرا مای لیری فردا میزارم
감사 해요
سلام مای لیدی دیگه خبری از پیشیت نمیگیری ها😢
سلام پیشی خوبی پیشی واقعا متاسفم ۶ روز بود که گوشیم گم شده بود تو مسجد امروز صبح پیدا کردن و به من خبر دادن عزیزم الان اومدم به تستچی😞 ببخشید
مای لیدی اصلا اشکال نداره نگران نباش خوب شد گوشیت رو پیدا کردی من نگرانت بودم که چرا اینقدر دیر جواب دادی
واییی محشر بود پیشی عالی بود عیدت مبارک کت نوار😊😊😊😊😊😊❤❤❤❤❤❤❤❤
ممنون مای لیدی
همچنین