رها هستم (✪‿✪)
که کت بلنس اومد و جای بخیه و زخم روی دست لیدی باگ رو فشار داد و لیدی باگ هم گفت: لطفا به خودت بیا
کت لیدی باگ رو برت کرد روی لب یه ساختمون و نزدیک بود بیوفته که خود کت نوار هلش داد و لیدی باگ با یویوش خودشو نگه داشت اما خیلی درد داشت و به یویو آویزون شده بود و هیچ راهی نداشت.
کت بلنس مگا کتاکلیزم (کتاکلیزم پیرفته) پرت کرد سمت لیدی باگ اما اون جا خالی داد
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
25 لایک
اون تیکش که کت بلنس گفت: (شک ندارم زود از نفس میفتی.) دیالوگ قسمت بلبل ترسناک بود.
به جز حال مرینت😁😁
عالی بود اگه دوست داشتی به رمان های منم سر بزن
قسمت بعد رو نمی زاری خیلی ممنتظرم بزار دیگه😫😫😫
لطفا قسمت بعددددد
داشت خوب پیش میرفت آخرش مسخره تموم شد
لطفا پارت بعدی رو سریع بزار داستانت خیلی قشنگه ممنون فقط لطفا لطفا لطفا بعدی رو سری بزار
عالی بود❤️
بعدی رو زود بذار
ممنون
میشه داستان من رو لایک کنی
ممنون
باشه واقعا ممنونم تو پارت ۱۹ قول میدم راجب چند تا از کسایی که ازم حمایت کردن تو نظرات بنویسم چون به من این اعتماد به نفس میده کار شما
خیلی ممنون 🤩🤩😍😍😘😘🥰🥰
عالی مثل همیشه اولین نظر خیلی خوبه بعدی را بزار
ممنون