سیلام اومدم با پارت سوم داستان
از زبون جیمین : داشتم فرار کردن جینهو خانوم نیکان میکردم .خخخخ تا همچین ادم دست و پا چلفتی ندیدم ..حالا ولکن ...
بنده منتظر دستیارم بودم تا سیم ماشین بیاره سوار شیم ...میخواستم اون هم سوارش کنم که هیچ قبول نکرد و دستش از دستم در اورد در برو که رفت قشنگ وسط خیابون بود که داشت رد میشد که یهو نزدیک بود یه ماشین زیرش کنه ....ای خدا .حالا ولکن ...بعد از چند دقیقه دستیار گرامی تشریف اورد بنده سوار شدیم که بریم ...بنده رفتیم ...خب شما برو پارت بعد
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
39 لایک
خیلی قنشگه
داستان منم بنگر😇
ممنون باشه
چیزی لطفا به اسم پارت بعد میتونی فردا براری دوست گرامی
اول ممنون که تست رو انجام دادی دوم منظورت چیه
منظورم اینه که میشه پارت بعد روبزاری
پارتبعدیروبزارررر
ممنون که انجام دادی تست رو باشه میزارم
ممنون باشه
ها باشه
عالیییییییییییییییییییییییییییی💜🌌
پارت بعدی لطفا🍓
پارت بعد پلیززز
ممنون باشه
باشه ممنون
خیلی خوب بود😆
ممنون