خودشم اومد و کنارم نشست . فک کنم حوصلش سر رفته بود آخه هی با موهاش بازی میکرد . (* : جیمین & : ا.ت)
* تا در رو باز میکنن استراحت کن .
& نه مرسی خیلی خوابیدم . دیگه خوابم نمیاد .
* اره اومده بودم بیدارت کنم دیده بودم مثل بوفالو خوابیدی بیدار نمیشی .
& چرا بی اجازه اومدی تو اتاقم ؟
* خونه خودمونه تو فقط مزاحمی .
& نشد دیگه . من همیشه مراحم بودم .
* نه بابا؟ تو فقط بلدی شیرینی بلومبونی و چاغ نشی .
& شیرینی خیلی هم خوشمزست تازه من مثل بعضی ها تو رژیم سخت به خواطر استعداد چاغیم نیستم .
* هوی منو مسخره میکنی بیییییب؟
& اره الاغ بیییییب.
و بعد مانند دو گاو افتادیم به جون هم . دعوامون با چنگ و دندون مو کشیدن همراه بود . یکدفعه یونگی در رو باز کرد و وقتی دید منو جیمین در حال جنگ هستیم گفت اهم اولا اومدیم پیشرفت ببینیم پسرفت دیدیم ماشاالله و دوما ..... منو جیمین با نگاهی ترسناک نگاهش کردیم . یونگی آب دهنش رو قورت داد و گفت و دوما مزاحمتون نمیشم به کارتون ادامه بدید . جیمین بلند شد و یونگی رو دنبال کرد و داد زد تا اخر جهنم دنبالت میام یونگی .
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
ممنونممممممممممم بازم ممنونم💜
ممنوننننننننننننننن عشقممممممممممم💜💜💜
عالی
بدوبدو بدددددییی