رویاے ے کیپاپر²

خدایا یعنی نتیجم چے میشد؟؟💔چ نتیجہ‌اے؟مگہ فرصت کردم بخونم؟🥺💔نمیدونم نتیجہ‌م چے میشد واسہ همین تصمیم گرفتم فردا هر چہ زودتر برمو ازشون بپرسم نتیجہ‌م چے شده . . . پس زود خوابیدم و با نتایج خوب خوابم برد . . .✨

واے نکن!بسہ!کافیهههههہ!💔با صداے جیغم از خواب پریدم . . .🌾چ خواب بدے بود . . . 🌾 اون روز مدام او مغزم مرور میشد . . . 🌾 ساعت ۷ و ۴۵ دقیقه بود،من میخواستم ساعت ۸ بیدارشم پس تصمیم گرفتم از الان حاضر بشم . . . 🌸

بلاخره تموم شدم،ے نیم تنہ گره‌اے پوشیدم و شلوار تنگ،ی کیف هم انداختم و با ے سربلندے خاص بہ سمت کمپانے رفتم . . . 🚲💕 از پذیرش پرسیدم و گفت باید ے روز دیگہ بیام . . . 💔 اما من دیگہ نمیتونم با استرس زندگے کنم . . . 💔نهههههہ . . .💔تا اینکہ ے پسر از همون گروه رو دیدم،نمیدونستم کجارو نگاه کنم . . . از پذیرش پرسید ک مشکلے هست؟خانم توے پذیرش هم همہ چیز رو توضیح داد🍃

اون پسرهم گفت . . . مشکلے نیست . . . !من میتونم ازش ے تست کوچیک بگیرم ، کس دیگہ‌اے کہ نیست!پس ب عهده من :)🌱واے خدا ، اینبار بیشتر ازش بدم اومد و ازش متنفر شدممم🍂اخہ بہ تو چہ؟؟بہ تو چهههہ؟؟؟💔رفتیم تو ے اتاق کہ کسے نبود و دور تا دورش هم رنگ شده بودو کسے داخلو نمیدید🌼آهنگ پلے شد،اینبار آهنگ stay/اِستے رو انتخاب کرده بودم،اخہ یکم ناراحت بودم . . . این آهنگ طورے بود ک باید باهاش رقص ملایمے میرفت . . . داشتم میخوندم و میرقصیدم کہ یہو . . . ایححح باز از این صحنہ‌ها ک نمیدونم چجورے بگممم-_-💔بگم؟بگم؟بگممم؟؟؟لباسش ے تیشرت ساده بود ب رنگ مشکے و ے شلوار لے و مشکے پوشیده بود . . . لباسشو زد بالا و در آوورد و اومد و پشت کمرم رو با ے دست گرفت و شروع کرد با من رقصیدن . . . باورم نمیشد،مگہ بے‌تے‌اس هم از این کارا بلده؟:|جلو من بدبختتت:|💔اَییییے خِدا :|💔

یهو افتادم رو سینہ‌اش و دستم خورد بهشون-_-💜ولشون کردم،و چون رو نوک پام وایستاده بودم نزدیک بود بیوفتم،داشتم میوفتادم کہ یهو منو گرفتو ب خودش نزدیک کرد،آهنگ تمام شد پس رفتم اونطرف و یکم آب خوردم،اونم لباسشو تنش کرد،میخواستم برم کہ اومد جلوم،داشتیم نزدیکتر میشدیم کہ یهو . . .🌴یکے از اعضا(همونے ک روز اول دیدمش و افتاد روم)درو باز کرد و با دیدم من و اون یکے کہ انقد بهم نزدیک شده بودیم تعجب کرد . . . منم فورا دویدم و بہ اون یکے خوردم و بدون اهمیت دویدم و دویدم . . . ⚡دوتاشون داشتن میدویدن دنبالم . . . منم فقط میدویدم . . . چن تا از فناشون بعد از دیدنشون دورشون جمع شدنو باعث شد بتونم ازشون دور شم و گمم کنن . . . 🍒با دویدن وارد یکے از کوچہ‌هاے کره شدم کہ یهو بہ ے نفر خوردم . . . 💔

بہ ے نفر برخورد کردم،خیلے میترسیدم،یهو دیدم کہ . . . کہ . . . کہ . . . دوتا پسر لات کره‌اے منو نگاه میکنن . . .🐽یا خدا اینا کے‌ان . . . ؟!؟!؟!💔یکیشون سفت گرفتم و روے شونہ‌اش گذاشت و اون یکے هم کیفمو گرفتہ و داره میگرده . . . !🌾منم جیییییغ میزدم ک ولم کنین،کمک،کمکم کنین،کمکککک🍃ک یہو . . . 🌸

اون دو تا پسر کہ توے کمپانے بودن اومدن کمکم . . . !✨اونے ک گرفتہ بودم رو زمین گذاشتنم و گفت اگہ ۵۵۰ میلیارد بهمون ندی اینو آزاد نمیکنیم،من اول خواستم فرار کنم ک یہوووو . . .💔چاقو گذاشت روی گردنم!🔪 کہ بعد از اون . . . !!!🍃💔

خب اینم اتمام این یکے تست . . .✨یکے دوساعت دیگہ میام براے ثبت بعدے💕لطفا حمایت کنین،مرسی🌻

خب اینم اتمام این یکے تست . . .✨یکے دوساعت دیگہ میام براے ثبت بعدے💕لطفا حمایت کنین،مرسی🌻

چیا ب تست اضاف کنم؟کامنتتو با عشق جواب میدم،ماچ بهتون باباے🌵💜