سلام دوستای عزیزم خب من میدونم خیلی دیر به دیر پارت میزارم ولی ببخشید. ناظر خوبم منتشر کن 🧁
حامد : خب آقا کیاراد این دختر بدبخت که قراره همسر شما بشه کی هست ؟ .
کیاراد : تنبل ترین و شلخته ترین و لجباز ترین دختر دانشگاه .
حامد : دستت درد نکنه واقعا رفتی چشم بازار و کور کردی ها مگه جنابعالی همیشه از دختر های لجباز بدت نمیومد پس چی شد 😌😄 .
کیاراد : نمیدونم حامد حالم خوب نیست تا حالا انقدر سر در گم نبودم .
حامد : راستی تو که نمیتونی با این دختر ا*ز*د*و*ا*ج کنی 😔 .
کیاراد : اونوقت برای چی ؟؟
حامد : کیاراد وصیت پدرت رو کلا یادت رفته ؟ .
کیاراد : وااااای تو رو خدا نگو که هرچی بدبختی تو این روزا دارم میکشم بخاطر این وصیت نامه اس 😠 .
حامد : درکت میکنم کیاراد ولی خب بیشتر سهام شرکت پدرت ماله دایی ات هست مطمئن باش نه اون دنیز نه داییت نمیزارن این اتفاق بیوفته .
کیاراد : ولی من که نمیتونم .....
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
19 لایک
عالیـــــــــــ بود عاجو❤❤❤❤❤❤🙌🏻
عالییی💎💎💎💎
عالییی
من پارت ۱۵ رو منتشر کردم نمیدونم چرا نیومده:(
ممنون اتفاقا خودم هم دارم هی نگاه میکنم ولی نمیدونم چرا نمیاد 😥
به هر حال از هر دو تون بسیار ممنونم
عالییییی بود😁
ممنون
عالی بود ولی پیر شدم😂❤❤
ممنونم ازت
معذرت میخوام 🥰
عزیز من حالا مونده پیر بشی داستانم قراره بد بره رو مختون ولی خب آخرش خوبه 😐😂🌹
😂😂
مرسی
عالی
😘🍓
عالییییییییییییییییییی
ممنون 🌹