
کریس:از اون موقع به بعد هر موقع پامو از اتاق میذاشتم با یه عالمه نگاه مواجه میشدم و هر وقت بیرون میرفتی میومدن دنبالت و این کارو برای تبدیل شدن سخت میکرد و موقع ی تبدیل شدن باید میپیچوندی اینارو وگرنه نمیتونستی اینم بدبختی نگه داشتن هویت به صورت مخفیه بعد که رفته بودم پارک و چند نفر داشتن میپاییدنم یه شرور اومد منم رفتم سمت برج رفتم تو جمعیتی که داشتن جنگ قهرمان ها رو با شرور میدیدن گم و گور کردم خودم رو بعد از اونور زدم بیرون رفتم تو یه کوچه تبدیل شدم رفتم بالا ی برج ایفل بعد یه نیم ساعت جنگیدن شرور تونسته بود همه ی قهرمانارو به غیر از لیدی باگ و کت نویر با تکشاخ و من بیهوش کنه ما هم دیگه آخرامون بود و داشتیم بیهوش میشدیم
شرور سرعت زیادی داشت منم به زور میدیدمش یه لگد به تکشاخ زد تک شاخ هم پرت شد سمت یکی از چهار ستون برج منم پریدم پشتش که بخوره به من و نره بخوره به نرده و آسیب ببینه وقتی خورد به من وایساد منم پشتش وایسادم که شرور یه ضربه ی دیگه به تکشاخ زدو ایندفعه با هم دیگه پرت شدیم منم هیچ کاری از دستم بر نمیومد و از اونجایی که من پشتش بودم خوردم به ستون ستون شکست ما هم از برج پرت شدیم پایین منم انگار توان حرکت نداشتم هیچ کاری نمیتونستم بکنم وقتی تک شاخ وضعیت منو دید با قدرتش منو درمان کرد منم یکم بهتر شده بودم(همه ی اینا رو هوا انجام میشه)ولی وقتی به زمین بخوریم واقعا باید با کاردک جمعمون کنن
منم داشتم با خودم فکر میکردم چیکار کنیم که پخش زمین نشیم یهو به فکرم زد که برای خودم بال درست کنم ولی به تعداد زیادی بال احتیاج داشتم و بدنمم نمیتونست تحمل کنه ولی مجبور بودم دستمو سمت تک شاخ دراز کردم اونم فهمید نقشه دارم دستمو گرفت منم کشیدمش تو بغلم بال رو که ساختم احساس درد شدیدی درونم به وجود اومد ولی تونستم پرواز کنم نزدیکای زمین که شدیم دیگه نتونستم تحمل کنم آخرین کاری که تونستم بکنم یه تخت بدون آهن برای خودمون ساختم و دیگه هیچی سیاه شد(بیهوش شد)
خدافظ لایکو نظر یادت نره
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بچه ها بعدیو گزاشتم ولی ناظر ردش کرده و هیچ چیز که ضد قوانین باشه نداشته وقعا نمیدونم چرا
عالی
ممنون
عالی بود
ممنون
عالی
ممنون
عالی بود
ممنون
عالی
ممنون