با لایک و کامنت گذاشتناتون بهم انرژی بدید
زنگ به صدا در اومد . در رو باز کردم و تهیونگ و جونگ کوک رو دیدم . از زبون تهیونگ : از طریق یونا فهمیدم ا/ت رفته خونه جلوی خوابگاه . میخواستم برم که کوک گفتش میخواد بیاد که ا/ت رو ببینه . به اعضا خبر دادم و رفتیم . صدای آهنگ داینامیت کامل از اونطرف خیابون شنیده میشد . سلیقه آهنگش واقعا خوب بود . زنگ رو زدم و بالاخره در رو باز کرد . از دیدن کوک شوکه شد . از زبون ا/ت : کوک واقعا بزرگ شده بود . تتوی دستش ، موهاش ، استایلش . اون خیلی بزرگ شده بود در واقع من چندماه از کوک بزرگتر بودم و دوران کارآموزی وقتی میرفتم پیششون بیشتر از همه با کوک حرف میزدم و اون بهم میگفت نونا
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (1)