خب این داستان خیلی مورد علاقتون نیست اما بازم میزارمش:) و ممنون از کسایی که میخوننشಥ_ಥ❤️✨
دوران دو گیو تموم شد و رسما کل اون دارایی ها متعلق به من و سازمان بود و حالا به بهونه ی بازدید از کارگاه قرار بود به اون سر بزنم... حالا که با این عنوان و مقام به اونجا میرفتم مسیر ورودم هم تغییر کرده بود، به راهی که طی کردم هم توجه خاصی داشتم چون میدونستم که اونجا ها هم چیزی برای کشف کردن وجود داره ولی در نهایت مقصدم همون اتاق ها بود که حالا آدم های توش شرایط خیلی بدتری رو نسبت به قبل میگذروندند... حوصله ی تلف کردن وقت رو نداشتم پس بدون گفتن چیزی منتظر صدای آژیر پلیس که سرتاسر اونجا رو احاطه کرده بود و ریختن مامور ها به داخل موندم ، همه متعجب به هم نگاه و دست پاشون رو گم کرده بودند البته منم دیگه نیازی به تظاهر نداشتم ، موهام رو باز کردم و گذاشتم چتری هام جلوی چشمم رو بگیره و جای کلت مشکی طلایی مورد علاقم رو بین انگشتام محکم تر کردم و بین اون شلوغی به سمت اتاقک انتهای راهرو و پسر تنهای توش که از دیدنم به شگفتی اومده بود رفتم... قبل از اینکه من چیزی بگم شونه هام رو گرفت و من رو توی آغوش نچسب خودش جا داد ،داشت حرف میزد اما شلوغی و صدای گلوله هایی که برای متوقف کردن مجرمین شلیک میشد مانع شنیدن اون حرف ها توسط من بود برای همین از اونجا کشیدمش بیرون تا یه جای خلوت تر کلماتی که میخواد رو به زبون بیاره
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
26 لایک
من ۴ ماهه منتظر پارت ۸ هستم بعد الان تو نمیزاری اون یکی دتستانتم همینطور حتی اونقد دلم پارت ۸ رو مبخواد که نشستم از اول داستانو خوندم لطفا بزار 😘💖💖💜💚💙❤
وایی واقعا معذرت میخوام بایت این همه انتظار...پارت بعد رو گذاشتم و اینکه سعی میکنم این داستان رو هم زودتر بذارم که بیشتر از این منتظر نمونید🤍
بازم صمیمانه عذر خواهی میکنم
وااای مرسی دستت درد نکنه کلی ذوق زده شدم ببخشید اگ کمی تند حرف زدم♥️♥️🥺
خواهش میکنمم وظیفم بودد:))❤️✨
خوشحالم که تونستم خوشحالت کنم^^♡
نه این چه حرفیه اصلا هم تند صحبت نکردی؛)!
پارت بعد رو نمیذاری؟😐🥺
آخه دقیقا جایی که شخصیت مهم و اصلی وارد داستان میشه باید ۴ ماه منتظر پارت بعد بمونیممممممممم😭😭😭😭😭
چرا واقعا...کاری که شروع میکنم رو تا وقتی حتی یک نفر هم بخونه قطعا میزارمش اما خب به یه سری دلایل نتونستم زود بزارمش و البته خیلی دیر هم هست اما امیدوارم بتونید این وقفه ی طولانی رو نادیده بگیرید و داستان رو همچنان دنبال کنید چون من واقعا با دریافت نظرات زیبایی که میدید روحیه میگیرم و ازتون سپاسگزارم:))💕
چراااااا نمیزاااااریییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
واقعاااا صمیمانه متاسفم ، درخواست بیشتر برای اون داستان و همینطور کمبود وقتم باعث شد این داستان رو دیر تر بزارم و عمیقا بابتش شرمندم...💔
نمیذاری پارت بعد رو؟🙂😭
زمان زیادی گذشته اما پارت بعد منتشر شد..♡
عاللللللللللللللللللللللللللللیییییییییییییییییییی واااااااااااااییییییییییییییییییی ژانرش معرکه ستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت😍😍
ترو خداااااااااااااااا پارت بعد رو بذارررررررررررررررر😭😭🙏🙏🙏💔💔💔
و حسم نسبت به م*ر*گ تک یون:
خوشحال شدم😐🤌 چیه خب؟😐 ازش خوشم نمیومد😐🤌
مرسییی خیلی خیلی ممنونمم^^❤️ خوشحالم که مورد پسندت بوده:)✨
سعیم رو میکنم که پارت ها رو زودتر آپ کنم🥲🤝🏻
😂درک میکنم خیلی هم عالی
* در انتظار پارت بعد🥲💔
🥲شرمندم میزارمش
خابینیواقعااارفتییییی؟
نهه نمیتونم فعلا کاملا برم🥲😂
حداقل باید به سیاهی شب رو تموم کنم
امروزحتمامیاینه؟:)
با اختلاف یه روز اومدمم🥲🌸
قراربوداونآخرینکامنتمنباشه،نهجوابهتوآخرینکامنتت:(💔
ولی هیچکدومشون آخرین نبود:)✨🍁
اوکیامتحانداریوبرایهمیننمیای..
سرتخلوتبشعمیایدیگهنه؟!