امیدوارم خوشتون بیاد 😊💅🏻💅🏻
نشسته بودم رو صندلی و منتظر جواب بودم . خیلی استرس داشتم و شوق . اسمم رو صدا زدن: خانم کیم ا/ت . با شور و شوق از جا بلند شدم و به طرف پرستار رفتم و گفت : تبریک میکنم خانم کیم شما باردار هستید 😊 . واییییییییییی خدااااایاااا مرسی 😭🥰 . با خوشحالی فراوان به سمت ماشین حرکت گردم به راننده گفتم به امارت ببرید منو . وقتی رسیدم و پول و حساب کردم دیدم آجوما ( خدمتکار ) بیرون وایساده و رنگ به روش نیست .
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
اها الان دیدم پس اگوست دی اجیته
اینو اگوست دی ننوشته بود ؟
عالیییی پارت بعدددد:[
فردا پارت جدید داستان داریم اگه : فالورام به ۵۰ برسه ا اگه نرسه پارت نمیدمممممم
جهت افزودن کامنت ها😂
یاینرحسنر
۱۰
۹
۸
۷