ترور:p2آریا وُلکَن

ادامه داستان لایک یادتون نره

دو ماه از شروع برنامه میگذره و بچه ها آمادگی کافی،ابزار و وسایل رو دارن و پسر (شخصیت اصلی)دیگه با نام آقای ترور شناخته میشه اونا قراره امشب اولین ترورشون رو انجام بدن

آقای ترور:قراره اولین ترور رو انجام بدیم و اسم این فردی که قراره ترور کنیم آریا وُلکَن هست ایتن(یکی از اون دو دوست قسمت پیش):جدا چه اسم مسخره ای داره آریا ولکن، خب کجا هست؟

نیتن(یکی دیگه از اون دو دوست):خب چطوری ترورش کنیم؟ آقای ترور یه اسلحه از جیبش درمیاره و میگه با این نیتن:با تفنگ؟! آقای ترور:ما که نمیخوایم واقعا بکشیمش این پلاستیکی تفنگ اصلی رو مخفی کردم

ایتن: باشه باشه حالا این آقای ولکن کجاست؟ آقای ترور :توی یکی از ویلاهاش امشب میریم اونجا فقط اینو بدونید که اونجا دو نگهبان خیلی قوی هست

کمی بعد........ ایتن و نیتن:بلاخره رسیدیم آقای ترور: نیتن از دیوار بکش بالا تا وارد بشیم نیتن میره بالا و از اونور درو باز میکنه ایتن و آقای ترور به سرعت میان تو و اولین نگهبان رو بی هوش میکنن

آقای ترور میاد داخل خونه و آریا ولکن رو میبینه که نشسته روی کاناپه آقای ترور:سلام آقای ولکن ایتن سریع میاد کنار آقای ترور آریا ولکن:تو کی هستی؟ آقای ترور: من کابوستم

اون لحظه که آقای ترور و نیتن و ایتن حسابی خوشحالن که نقششون داره عملی میشه نگهبان دوم میاد تو ایتن میگه من حلش میکنم و میدو سمت نگهبان و یه دعوای حسابی میکنه آقای ترور هم روبه آریا ولکن میگه:دو راه بیشتر نداری یا خودتو تحویل پلیس بده یا میکشمت

آریا ولکن:من اینکارو نمیکنم همون لحظه ایتن و نگهبان میرن طبقه بالا و دارن هنوز مبارزه میکنن از طبقه بالا یه چیزی پرت میکنن پایین که یهو میخوره تو سر آریا ولکن آقای ترور:چیکار کردی ایتن ایتن نگهبان رو شکست میده و میگه ببخشید ولی میتونیم درستش کنیم

آقای ترور میاد و آریا ولکن رو چک میکنه و میفهمه زنده اس و میگه:تنها راه اینه که یه گزارش الکی بدیم و صحنه سازی کنیم تا اینو بندازن زندان نیتن سریع شروع به صحنه سازی میکنه ایتن زنگ میزنه پلیس صداشو عوض میکنه و با صدای کلفت گزارش میده و ۳ تایی در میرن