طنز قاطی پاتی😹

توی دستشویی یه وسیله ای وجود داره به اسم دمپایی👡 که هیچ وقت دم پا نیست و تو دور ترین نقطه دستشویی پارک شده😐 نمیدونم والله نفر قبلی تا دم در پرواز کرده آیا؟😂😂😂😂😂

یروز یه آلمانی و یه ژاپنی و یه ایرانی رو میارن به هر تک تکشون ۵۰تا موز یه میمون میدن.میگن با این ۵۰تا موز به میمونتون حرف زدن یاد بدید.فردا میان میبینن ژاپنی ۵۰تا موز رو به میمونه داده ولی میمونه هیچی یاد نگرفته آلمانی هم همینطور میرن سراغ ایرانی میبینن ایرانیه۴۹موز رو خودش خورده بعد میمونه داره التماسش میکنه میگه :تورو خدا این آخریه رو بیا باهم نصف کنیم بخوریم🤣

اگه میخواین چینی ها رو از پا درارید😐✌ دوتا چوب بهش بدین با شله زرد✌😐 این واسه اطلاعات عمومی بود✌😐 چون تا۲۰۰۰سالم نمیتونه بخوره😐👌

رو مخ ترین چیزای کلاس آنلاین^-^🍒🧡. ! ❃------------------❃ - وقتی به معلم میگی صدات قطع شد و نمیتونی جواب بدی ولی اون باور نمیکنه و فکر میکنه داری دروغ میگی .💭🌻. - با کسی میزارنت توی گروه که تو و دوستت،به خونش تشنه اید و مجبورید با هم کار کنید .💕🌪. - معلم یهو شروع میکنه به پرسیدن...🍉. - تو زیر پتو خوابی و معلم میگه:همه دوربیناتونو روشن کنید من میخوام ببینمتون .🇦🇶🍭. - وقتی تو میری سر کلاس ولی برات غایب رد میکنن و از نمرت کم میشه .🌸🧚🏻‍♀. - وقتی خودشیرینا میگن:تروخدا من بگم،میشه از من بپرسید،من جوابشو بلدم بگم .🍶. ❃------------------

‏طرف نوشته جنگ بسه من فوبیای جنگ دارم،انگار ما از کله‌ی صبح تا آخر شب هی آر پی‌ جی نزنن بغل خونمون اختلال خواب میگیریم.

دیشب بابام داشت اخبار میدید بهش گفتم: بابا میدونستی خر میتونه از پله ها بالا بره ولی نمیتونه از پله پایین بیاد؟ .. .. .. .. .. گفت: خودم دیدم دیروز از پله ها اومدی پایین! بیخودی شایعه سازی نکن 😢😐😂😂

حق به تمام معنا😹☝🏻

بدون شرح😐🔪

چیزی که تایپ میکنم:😂 چیزی که هستم:😐 ‏چیزی که تایپ‌ میکنم:😭 ‏چیزی که هستم:😐 ‏چیزی که تایپ‌میکنم:🥺 ‏چیزی که هستم:😐 ‏چیزی که تایپ‌میکنم:☹️ ‏چیزی که هستم:😐

-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-• تو مدرسه کافی بود کسی کار اشتباهی کنه سریع میرفتیم لو میدادیمو احساس قدرت میکردیم ...! همش دوست داشتیم بچسبیم به معلم و بهمون کار بگه اگه از مون کتاب یا چیزی میخواست خودکشی میکردیم ما بهش بدیم:| کلاس اول همیشه مقنعه مون کجو کوله بود و یه لقمه تو کیفمون😂🍭💛

-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•- 《دورانی که معلم برامون برچسب صد آفرین میزدو ذوق میکردیم》 《دورانی که هممون آرزومون بود بریم برنامه عمو پورنگ》 《دورانی که بعد از دیدن کارتون داستان اسباب بازیا پشت در اتاق قایم می شدیم و منتظر میموندیم عروسکامون زنده شن》

•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-• ~بچه که بودیم فک میکردیم معلما تو خونه دوربین گزاشتن💛🐯 ~احساس ازادی میکردیم وقتی زودتر از زنگ آخر میومدن دنبالمون👀🌼 ~فک میکردیم آدما کوچیک میشن میرن توی تلوزیون✨☃️ ~وقتی ی تخم هندوانه رو قورت میدادیم فک میکردیم قراره درختش توی شکممون در بیاد🐝🍯 ~وقتی هوا سرد بود وانمود میکردیم داریم سیگار میکشیم🦎💚

-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•- • بچه که بودیم وقتی شب از مهمونی برمی گشتیم خودمونو میزدیم به خواب تا بابامون بغلمون کنه🌸🌻:) • بچه که بودیم فکر می کردیم گاو قهوه ای شیر کاکائو میده!😂💕 • بچه که بودیم وقتی کارتون اسباب بازی ها رو دیدیم رفتیم پشت در اتاق تا ببینیم اسباب بازی هامون تکون میخورن یا نه🧸🩸=]

بمیرمم به داداشم شارژ پولی نمیدم😒والا☝🏻😹🥀

ما دستمال نداریم دستشویی اصلا 😹🥀