
در رو با شتاب باز کردم دیدم روی زمین نشسته رفتم کنارش نشستم - حالت خوبه +نمی دونم بغلش کردم از زبان مرینت :آدرین من توی بغلش گرفت +حالم خوبه - آره جون عمت +باور کن یکدفعه آدرین اومد جلو طوری که نفسای گرمش بهم میخورد لباس رو روی لبام گذاشت و منو ب*و*س*ی*د منم همراهیش کردم - الان حال خوبه +آره - یکدفعه چی شد +نمی دونم دوباره من بغل کرد منم همونجا توی بغلش چشمام سنگین شد و چیزی نفهمیدم از زبان آدرین :مرینت توی بغلم خوابش برد آروم گذاشتمش روی تخت خودمم روی صندلی نشستم و شروع به کتاب خوندن کردم که مارگارت اومد مارگارت :قربان ناهار حاضره - الان میایم لطفاً دوتا ظرف بزار مارگارت :بله قربان مارگارت رفت رفتم سمت مرینت تکونش دادم - مرینت مرینت بیدار شو دیدم فایده نداره - مرینت پاشو ناهار حاضره که یکدفعه مثل جت پاشد - بیا برو دست و صورتت رو بشور بیا پایین ناهار بخوریم +باشه از زبان مرینت دست و صورتم رو شستم و رفتم طبقه پایین خیلی بزرگ بود اندازه قصر بود که یکی بهم گفت مرینت بیا اینجا اون آدرین بود
در رو با شتاب باز کردم دیدم روی زمین نشسته رفتم کنارش نشستم - حالت خوبه +نمی دونم بغلش کردم از زبان مرینت :آدرین من توی بغلش گرفت +حالم خوبه - آره جون عمت +باور کن یکدفعه آدرین اومد جلو طوری که نفسای گرمش بهم میخورد لباس رو روی لبام گذاشت و منو ب*و*س*ی*د منم همراهیش کردم - الان حال خوبه +آره - یکدفعه چی شد +نمی دونم دوباره من بغل کرد منم همونجا توی بغلش چشمام سنگین شد و چیزی نفهمیدم از زبان آدرین :مرینت توی بغلم خوابش برد آروم گذاشتمش روی تخت خودمم روی صندلی نشستم و شروع به کتاب خوندن کردم که مارگارت اومد مارگارت :قربان ناهار حاضره - الان میایم لطفاً دوتا ظرف بزار مارگارت :بله قربان مارگارت رفت رفتم سمت مرینت تکونش دادم - مرینت مرینت بیدار شو دیدم فایده نداره - مرینت پاشو ناهار حاضره که یکدفعه مثل جت پاشد - بیا برو دست و صورتت رو بشور بیا پایین ناهار بخوریم +باشه از زبان مرینت دست و صورتم رو شستم و رفتم طبقه پایین خیلی بزرگ بود اندازه قصر بود که یکی بهم گفت مرینت بیا اینجا اون آدرین بود
رفتم جای میز میزش خیلی بزرگ بود نمی دونستم الان روی کدوم صندلی بشینم که صدای آدرین افکارم رو پاره کرد - از این به بعد داخل جمع و مهمونی یا هر چیز ديگهای نزدیک من میشینی الانم بیا روی این صندلی بشین +باشه رفتم و روی صندلی نشستم و شروع به خوردن کردم - ام راستی فردا خواهرم، مادرم و پدرم میان اینجا تا با تو آشنا بشن +اینو باید الان بگی - بله عزیزم بعد از ناهار آدرین دستم رو گرفت و برد به یک اتاق دیگه از زبان آدرین :بردمش توی اتاقم - حالا باید تمرین کنیم +تمرین چی ؟ - چطور آشنا شدیم و هماهنگ باشیم + منظورت جلوی خانوادت هس - آره اما باید بگی که بیماری داری +اما آخه چرا توی دنیا فقط پدر و مادرم و تو میدونید حتی داداشم و الیا هم نمی دونن - اما اگه حالت بد شه مامانمفکر میکنه من بلایی سرخ آوردم که خونم تو شیشه هس+باشه فقط همین بار - باید به برادرت هم بگی چند ماهی رفتی سفر به الیا بگی
رفتم جای میز میزش خیلی بزرگ بود نمی دونستم الان روی کدوم صندلی بشینم که صدای آدرین افکارم رو پاره کرد - از این به بعد داخل جمع و مهمونی یا هر چیز ديگهای نزدیک من میشینی الانم بیا روی این صندلی بشین +باشه رفتم و روی صندلی نشستم و شروع به خوردن کردم - ام راستی فردا خواهرم، مادرم و پدرم میان اینجا تا با تو آشنا بشن +اینو باید الان بگی - بله عزیزم بعد از ناهار آدرین دستم رو گرفت و برد به یک اتاق دیگه از زبان آدرین :بردمش توی اتاقم - حالا باید تمرین کنیم +تمرین چی ؟ - چطور آشنا شدیم و هماهنگ باشیم + منظورت جلوی خانوادت هس - آره اما باید بگی که بیماری داری +اما آخه چرا توی دنیا فقط پدر و مادرم و تو میدونید حتی داداشم و الیا هم نمی دونن - اما اگه حالت بد شه مامانمفکر میکنه من بلایی سرخ آوردم که خونم تو شیشه هس+باشه فقط همین بار - باید به برادرت هم بگی چند ماهی رفتی سفر به الیا بگی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
یه داستان دیگه هم دارم مینویسم نمی دونم اسمش رو چی بزارم لطفا اسم بهم بگین
داستان بعدیم هم میراکلسی هست
ممنون🙏🏻🙏🏻🙏🏻
بعدییییییییییییییییییییییییییییی
عالی بود😍😍😍
بعدییی
برای اینکه قبول کنه تستت رو مرحله آخر شخصی کن شاید قبول کرد من تعدادیشون شخصب
داستان پنجمت رو نوشتی بگو لایک کنم که جایزه مسابقه کامل شه
پنج شیش بار نوشتم اما تستچی قبول نکرد
اسم مثلا عشق دوطرفه .عشق ابر قهرمان ها . لیدی باگ و کت نوار .ادرینت . مریکت. لیدی نوار
میدونم این آخری ها اسم شیپه ولی میشه گذاشت
ممنون خیلی خوبن
❤🌹😊
عالییی
ممنون
هنوز برسیه ؟
آره عزیزم
میگم قرار نیست پارت بعد رو بزاری 😍😍😍
یادم نیست پارت آخر کدوم بود این پیدا کردم گفتم بهت بگم پارت بعد رو زود بزار
گذاشتم توی صف بررسیه
یوهو 🥳🥳🥳🥳🥳
پارت بعدی رو 2 روزه گذاشتم توی صف بررسیه
میشه بهم داستان های میراکلسی معرفی کنید
ممنون