خواب و بيداري-تهيونگ-پارت3

با تعجب بهش نگاه كردي.....هنوزم از ديدنش شوكه بوده و نمي تونستي چيزي بگي.....با خودت فكر كردي.اون اسم منو از كجا ميدونه ..... كه ادامه داد.... _نمي خواي بپرسي ا/ت كيه؟فكر كردم اينجور جيزا براي طرفدارا كنجكاو كننده اس....مخصوصا وقتي كه پاي اسم يه دختر در ميون باشه..... از دهنت پريد و گفتي =ا/ت خودمم........ _چييي؟؟؟ =ا/ت منم.. _واقعا؟؟جدي ميگي؟؟اخه با اين همه استعداد چرا توي يه همچين جايي زندگي ميكني.....

=چراش مشخصه.....چون معروف نيستم و كسايي كه اهنگامو ميخرن براشون ارزش زيادي قائل نيستن...... چشماش گرد شده بود.... _پس اون اهنگساز خارق العاده تو يه همچين جايي زندگي ميكنه و يه همچين وضعي داره...... كنارت نشست و تو چشات زل زد....دستات رو توي دستاش گرفت و حرفش رو تو دهنش مزه مزه كرد.....اما صدايي ازش بيرون نيومد..... شايد هنوز به دختري كه اولين بار بود ميديد اونقدراهم اعتماد نداشت....

اما بالاخره شروع به حرف زدن كرد _بخاطر اين انقدر هيجان زده شدي كه من قراره يكي از اهنگاتو بخونم ؟ +چييييي؟؟؟؟؟ _يعني چي كه چي؟يعني ميخواي واقعا بگي نمي دونستي؟؟مگه ميشه... مگه داريم(در اينجا تهيونگ خان فاز نقي بودن برش ميداره😐😂) ما هميشه ميگيم اهنگ رو كدوم ارتيست قراره ضبط كنه.... +واي خداي من ..... ديگه مطمئنم دارم خواب ميبينم.....كيم تهيونگ عضو بي تي اسسسس اهنگي كه من نوشتمو بخونهههه .......؟؟؟؟نه امكان نداره.... _حالا كه ممكن شده پس خوشحال باش.....خب ديگه من بايد برم.... اميدوارم بهم سر بزني.... +بله؟؟ _مگه متوجه نشدي.....امروز اسباب كشي كردم به اين ساختمون....

+اخه چرا اينجا؟؟؟ _طبقه اخر رو گرفتم...نگران نباش بهم بد نمي گذره .... (چند روز بعد) امروز تهيونگ قرار بود اهنگ جديدش رو ضبط كنه .... داشت براي ضبط اماده ميشد كه زنگ در رو زدن .....باديگارد ها اماده بودن تا تهيونگ رو تا ماشين همراهي كنن...كه اون يكدفعه ياد چيزي افتاد _لطفا چند لحظه صبر كنيد..... (و به سمت واحد ا/ت رفت...) (از ديد تهيونگ) داشتم اماده ميشدم كه يكدفعه ياد ا/ت افتادم....تصميم گرفتم اون رو هم با خودم براي ضبط به كمپاني ببرم .... حتما خيلي خوشحال ميشد... (از ديد ا/ت ) در اپارتمونم رو زدن...حتما صاحب خونه بود....اومده بود كرايه اين ماه رو بگيره اما من هيچ پولي تو بساط نداشتم...حوصله جر و بحث هم نداشتم...مشتي به ديوار كوبيدم و با قيافه اي عصباني در رو باز كردم .... + ازتون خواهش كرده بودم چند روز ديگه هم صبر كنيد تا من يكم پول قرض بگيرم..... كه بالا رو نگاه كردم و تهيونگ رو ديدم قلبم داشت وايميساد هنوز به بودنش تو اين خونه عادت نكرده بودم _ا/ت مشكلي پيش اومده ؟حالت خوبه ؟چرا داد ميزني ؟ + ببخشيد نفهميدم شما پشت دريد _ خب...اگه كاري نداري و وقتت ازاده خوشحال ميشم باهام به كمپاني بياي ... + چي؟اما چرا؟ _ميخوام اهنگي كه تو نوشتي رو ضبط كنم و فكر كردم اگه خودت هم باشي بهتره..... +حتما .... الان اماده ميشم ....