

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام رنگ های متفاوت داشت چند طرح دیگه هم داشت که خیلی گوگولی بودن مامان یدونه صورتی برای من و ماریا هم یه دونه خاکستری برای خودش دوتاشون خیلی گوگولی بودن مامان گفت برین پرو کنین و ما هم رفتیم تو اتاق پرو اول ماریا لباسش رو پوشید بعد به من کمک کرد که بپوشم بعد اومدیم بیرون مامانی که خوشش اومده بود گفت عالیه یه دور دور خودمون چرخیدیم و بعد مامان گفت تا من حساب میکنم برین بیرون بیارید لباستون رو و فروشنده هم گفت مبارک باشه خانم ویلسام( لباس ماریا )

( لباس مری ) تا اینجا اومدی لایک هم بکن دیگه 🙏🏻 مرسی

بعد از این که از اتاق پرو بیرون اومدیم با مامانی به سمت یه مغازه ی دیگه حرکت کردیم ((( وایسا وایسا وایسا دیگه برای چی مگه خرید تموم نشد ( صبر بده ( باشه 😒)))) مامان گفت شما روی این صندلی بنشینید تا من هم یه لباس خوشگل برای خودم بگیرم ( وجی: اها ) ( لباس کلارا) سوار ماشین شدیم و راننده مارو به خونه برد همین که رفتیم خونه بچه ها رفتن حمام منم همین طور بعد از یک ساعت اومدم بیرون دیدم
سوار ماشین شدیم و راننده مارو به خونه برد همین که رفتیم خونه بچه ها رفتن حمام منم همین طور بعد از یک ساعت اومدم بیرون دیدم مرینت هنوز تو حمام هست به ماریا گفتم داره چیکار میکنه ماری: اب بازی مثل همیشه گفتم برو صداش بزن بگو بیاد که کم کم باید اماده بشیم ماریا رفت که مرینت رو صدا بزنه که یهو صدای در خونه اومد رفتم که ببینم کیه که دیدم یه دسته گل جلوی ایفون هست ایفون رو برداشتم گفتم کیه ؟ گفت : منم ( وجی: چرا همه همین رو میگن اخه اگه میدونستن تویی که دیگه نمی پرسیدن کیه؟( حرف حق )) منم منم ش.و.ه.ر.ت.و.ن با یه گل اومدم خدمتتون در رو باز کردم و اومد داخل و دسته گل رو بهم داد
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارت بعدی از دیروز داخل برسی هست 😕
اگه کسی دیدیش لطفا منتشر کنه ۲ روز هست که داخل برسی هست
الان دوباره یکی دیگه گذاشتم
۴ روزه داخل بررسی هست 😕
اون یکی هم ۲ روز
چچچچققققدددررر قشنگ😍😍😍😍
حالا داستان منو بخون ببین چقد چرته🥲🥲😑😑
مرسیییییی💜
وای کی گفته 😕
داستانت که خیلی عالی هست 🙃
مرسی😃
❤❤❤
💜💜💜💜
😻😻😻
😻😻❤
❤😻
😻
❤
❤😻
💜💜💜
منتظر پارت بعد هستم