
( دوستان من زیاد از دانشگاه خبر ندارم ولی همون تعطیل شدنشون رو می کنم ساعت ۱ )مرینت : خودمو انداختم رو تختم که دیدم گوشیم داره زنگ می خوره دیدم مامانمه اونم تماس تصویری سریع اشکامو پاک کردم و صورتمو تمیز کردم و جواب دادم ...........سلام مامان 😁 - سلام مرینت چرا جواب نمیدادی این چند روزه ؟ حالت خوبه ؟ چیزیت نشده ؟ پیش کی هستی الان چون خونه رزرو نکردی راستی رییستون ازت راضیه؟ بهت خوش میگذره ؟ چرا صورتت یه جوریه که انگار زیاد گریه کردی ؟- مامان اروم تر اروم باش چون این چند روزه کار داشتم گوشیمو سایلنت کردم ...حالمم خوبه ....نه هیچ چیم نشده ....پیش رییسم ...اره رییسمم ازم خیلی راضیه ....نگران نباش از بس بهم خوش داره میگذره اشک شوقم هی میریزه 😁😅 (اره به جون خودت 😑)خب مامان جونم کار نداری - نه فقط خواستم احوالتو بپرسم راستی پس فردا بریجیت میاد فرانسه ( من همیشه وقتی یکی زنگ میزنه اینو می شنوم 😂😐) - اوه نمیدونستم 😅خب پس خداحافظ مامانی - خداحافظ خوش بگذره - باییی و زود گوشی رو قطع کردم و پرتش کردم رو تختم گفتم اه خدا و همینجور که رو در تکیه داده بودم خودمو سر دادم و پاهامو بغل کردم و سرمو چسبودم به زانو هام ادرین : رفتم دم در اتاقش در زدم ( ای بابا بذار بدبخت یه ذره بهتر بشه 😐😑) جواب نداد گفتم بذار امروز رو بهش وقت بدم درکش می کنم بعد از شام باهم صحبت می کنیم
مرینت : یهو ادرین در زد دلم نمی خواست در رو باز کنه که دیدم نیومد تو از تو سوراخ نگاه کردم دیدم داره میره بعدش رفتم به طرف پنجره درش رو باز کردم و هنذفری گذاشتم تو گوشم و آهنگ آرامش بخش داشتم گوش می دادم ..................ادرین : داشتم کیک درست می کردم و داشتم خودم آهنگ می خوندم پیشی کوچولو روی بشت بون تنهاعه بدون بانوش ( همون آهنگ کت نوار تو آخر قسمت کت بلنس داشت می خوند البته من با ترجمه نوشتم) بعد از اینکه کیک رو درست کردم گذاشتمش تو فر خیلی کنجکاو بودم که مرینت الان داره چیکار میکنه رفتم دم درس از سوراخ درش نگاش می کردم داشت طراحی می کرد اما هی کاغذ رو می کند و می انداخت دور اخر رفت تو گوشیش گوشیش معلوم بود ولی چرخید انگار داشت یه نفر رو نگاه می کرد بعدش ناراحت شد و گوشیشو گذاشت کنار گفت می خواد بره دستشویی بعدش من اروم اروم دور شدم و با خودم گفتم داشت کی رو نگاه می کرد شاید باباشو داشت نگاه می کرد مرینت : ادرین ادرین : ای وای اینو بلند گفتم مرینت : بهت یاد ندادن فضولی نکنی و در ضمن کیک امادست دو دقیقست داره زنگ می زنه ادرین : ای وای کیک ولی حتما منو زیر نظر داشت واسه همون بر گشت اونور که گوشیشو نبینم .......کیک رو از تو فر در اوردم مرینت : می خواستم برم پایین اما نمی تونستم خیلی صورتش مظلوم بود اهههههههه اخه چرا عاشقم شدی خدااااااا نمی خوام دوباره باهاش روبه رو بشم پس صورتم رو پایین می اندازم اره همین کار رو می کنم
نشستم پشت میز ......سرمو انداختم تو غذام. ادرین : مرینت تو یه چیزیت شده خواهش می کنم به من بگو لژفا مرینت : من نمی تونم ادرین این به نفعته ادرین : ولی دست بردار نمی شم من می تونم بهت کمک کنم مرینت : اما ........اما ......راستش ......تو که ش.و.ه.ر.م نیستی تو فقط رییسمی همین و تمام ( باداد ) نمیدونستم چرا این کار رو کردم ........چرا داد زدم. .....اروم از صندلیم پاشدم و گفتم معذرت می خوام ادرین ....اما .....اما ما نمی تونیم باهم باشیم و رفتم تو اتاقم در رو بستم که دیدم گوشیم زنگ خورد بریجیت بود .....الو - سلام به دختر خاله مورد علاقم خوبی - چطور می تونم با کاری که تو کردی خوب باشم 😡 - هی مواظب حرف زدنت باش - تو باش تو از من ۱ ماه بزرگترم😠 - اما از تو باهوش ترم 😏- چی می خوای حالمو بد کنی - نه فقط می گم که کارت خوبه ولی باید با ادرین از اینم سرد تر باشی دوربین من شما رو زیر نظر داره مرینت : که گوشی رو قط کرد رفتم رو تختم دراز کشیدم سرمو فشار دادم و گفتم شاید این یه خوابه که بریجیت درمو زد رو زمین منو گرفت وقتی چشمامو باز کردم دیدم عروسمه با ادرین ولی بعد یه 🔪 خورد به ادرین رفتم نزدیکش سرشو گرفتم بالا همه جاش ز.خ.م.ی شده بود که دیدم همه چیز ناپدید داره میشه که دیدم بریجیت از بالا سرم داشت 🔪 رو می گرفت به سمت من و گفت خداحافظ مرینت 😈 .......اییییی که چشمامو باز کردم خدا این دیگه چه خوابی بود ......اه .....خدا هوف خوبه که یه کابوس بوده .....بهتره وسیله هامو جمع کنم که یک ساعت دیگه پرواز دارم ......... وقتی وسیله هانو جمع کردم ادرین خواست با هام بیاد ولی راهو کشیدم و رفتم و بدون خداحافظی از خونه زدم بیرون که آسمان بارونی شد

همینطور که داشتم می رفتم سمت فرودگاه اشکم هی می ریخت که برام پیام اومد دیدم ادرین بود ازم خداحافظی کرده بود اما بلاکش کردم از همه جا از حرصم گوشیمو پرت کردم تو اب ( خب دوستان می دونم می خواین برزین رو سرم ولی بهتره برای بعد بزارین چون از اینم بیشتر قراره ر.ن.ج کشیده شه 😂😢😐برای پارت بعد ۱۷ لایک می خوام ۲ لایک بیشتر کردم تا پارت ۱۵ یا ۱۶ همون ۱۷ لایک می خوام بعدش میشه ۲۰ بعدشم که نهایت میشه ۲۵ و دیگه نمیره بالا چالش : رکورد چشم عقابت رو بهم بگو ماله من ۲۶ تصویر بالا هم مدرکه پس یعنی شاهینم )
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
۳۲
ج ک:24
ج. چ: 56
خبر خوب پارت بعد تو صف برسیه خبر بد ممکنه منتشر نشه ممکنه هم بشه بستگی به ناظر داره امیدوارم منتشر بشه
دوستان من به احتمال زیاد ساعت های ۴ یا ۷ اینا پارت بعد رو بزارم
عالیی بود❤❤
ج چ: 21👌😂
مرسی
آجی پارت بعدی هم بده که من طاقت ندارم ها 😬😬 ️ ️😂🤣
اجی طاقت بیار بعد کلاسم بعد از اینکه خالم رفت می ذارم
باشه ولی زود تر من دارم از بی طاقتی می میرم 😂😅
اخ اجی غش نکن الان می ذارم
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
عالی بودددد 💖
ممنون
خب من توی مسابقه ادیت عکس مرینت لایک کردم ادیت تو رو😘💓 ادیت شما واقعا قشنگ بود، خیلی لذت بردم😍
مرسی
ترو خدا بعدیو زودتر بزارررر