امدم با پارت جدید البته اینم بگم اسم داستان از « لیدی باگ🐞 به اعجوبه ای در پاریس »تغییر یافت.واااااای ای داستان خیلی غم ناک است.اینو هم بگم که آخر یه چالش خیلی ساده دارم.که هرکی بهتر جواب داده باشه معرفی میشه😃پس بریم سراغ داستان.
مرینت:هنوز تو اون حرف هایی که آدرین بهم زده بود غرق بودم.با خودم میگفتم چقدر باهوشه که بهم شک کرد.اون شگفت انگیزه.تیکی همین جوری داشت منو نگاه میکرد و معلوم بود که داره یه چیزی تو دلش میگه.یعنی چیه؟«از زبان خودم(نویسنده)تیکی داشت به این فکر میکرد که اگه مرینت میدونست کت نوار و آدرین یک نفر هستن باز
به کت نوار بی توجهی میکرد».بالا خره رسیدم به مدرسه،رفتم تو کلاس چیزی دیدم که حتی از دیدن یه ابر شرور قوی و بزرگ بد تر بود.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
عـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــالی لطفا به داستان منم یه سر بزن😘😘😘😘
باشه
۴ درست ۶ غلط
دوستان ممنون که کامنت گذاری کردید😉😄
۴ تا درست زدم عالی بودش
تستت عالی بود.
چالش: من 7 تارودرست جواب دادم 🔁
عالی بود من ۳تا درست زدم
داستان منو هم بخونید