اصلا کامنت نزاریا😐 لایکم نکن😐
ملودی:هنوز دو روز نگذشته بود که اومدم مدرسه که امتحان داشتیم.برای من بیشتر شبیه امتحان زبان بود تا فیزیک.از اون طرفم اون هیون کی هی صدام میکرد برای کارای بیهوده ای مثل بستن کفش،باز کردن در بطری،باز کردن کتاب و....اعصابم داشت بهم میریخت اما خودم رو بی تفاوت نشون دادم.زنگ تفریح که شد،همینطوری بیکار داشتم دور مدرسه میچرخیدم که یسری دختر رو دیدم که دارن سر به سر یه دختر دیگه میزارن.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
عالی بود
اگه دوست داری داستان منم بخون
ممنون🙏
حتما میخونم🌼
عکس کاور تست مال کدوم انیمه است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمیدونم از نت آوردم
عالی
امروز دیدم داستانت و قشنگه
اگه یکم طولانی تر بنویسی بهتر میشه
ممنون🙏
آخه خیلی کار دارم همینو ساعت سه نصفه شب نوشتم😅
موفق باشی😂❤❤
من تو اون یکی اکانتم قبلا داستان می نوشتم بدجور هم پرطرفدار بود ک اکانتم دومم پرید😂
الان با دوتا اکانتم و هیچی دیگه😂
داستانم ب چوخ رف
خیلی بده😞
آره🥲😔
خوبه ✌️ عالی
ولی بنظرم اسم اعضا رو بزاری بهتر و پر طرفدار میشه ☺️
این نظر من هستش اگه ناراحت شدی ببخشید
ولی به هرحال عالی بود
اعضا کین؟😐
اگه منظورت بی تی اسه
من آرمی نیستم😅
اینو بخاطر این توی کره نوشتم چون کاربرا خواستن توی کره باشه💖
آهان باشه