7 اسلاید صحیح/غلط توسط: MAMOOR12 انتشار: 3 سال پیش 206 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
❤🧡💛💚💙💜🤎🖤 گل از همه رنگش خوبه😁
چیه😐چرا نگا میکنی درستع بین هر پارت یک ماه فاصلست😐ولی خوب دارم میزارم اروم اروم داستان رو دیگه😂
خوب میریم به یک سال بعد الان حدود یکی دو ماه به دانشگاه مرینت و ادرین مونده و اینکه تو این مدت برای زنده شدن امیلی بهونه آوردن که تو یک تصادف به کما رفته و الان بیدار شده و جک هم کار خاصی نکرده فقط گاهی بهشون سر زده😁راستی بگید از جک خوشتون میاد یا نه؟ نگهش دارم تو داستان ؟)
مرینت : تو این مدت کاملا ارتباط من و ادرین به همه مردم دنیا رسیده و منم مثل ادرین دیگه آرامش ندارم😐مخصوصا چون طراح مخصوص شرکت اگراست هم شدم😁
امروز جک بعد مدت ها گفته بیاید رو برج ایفل کارتون دارم نمیدونم میخواد چیکار کنه😐
... زمانی که مریتت ادرین رسیدن به محل قرار که رو برج ایفل... جک: خوب ببنید میخوام یک امتحان کوچولو ازتون بگیرم که مطمئن بشم برای اتفاقات آینده آماده اید😁.. کت: اوکی🤨حالا درباره چی هست ... جک نموگم😁 گت:😐
... چند دقیقه بعد لیدی و کت دارن ورقه رو پر میکنن (اره واقعا امتحان کتبیه😐) لیدی: اینا چه جرت پرتیه😟 اگه یک نفر از دنیا های موازی بخواهد شمارو بکشد حاضرین جان اورا بگرید😦 رسما داره میگه حاضری آدم بکشی 😕 کت : تقریبا همه سوال هاش درباره همینه 😖
جک: خوب دوستان بخاطر اینکه کل داستان درباره همینه😓شما ابر قهرمان های معمولی باقی نخواهید موند و گاهی لازم میشه از انسانیت و رحم خود هم بزنید تا بتونید به هدفتون برسید
لیدی: یعنی تو رسما داری میگی ما بابد بتونیم آدم بکشیم😰 ... جک : به حوری میگی حالا انگار هر روزه😐بعضی وقتا برای نجات دادن دنیا
کت: اصلا تو تا حالا خودت انجام دادی🤨
جک :😐میخوای بدونی لشکریان مغول چگونه نابود شدند 😐یا انقلاب فرانسه کار کی بود 😐 کت : اوکی قانع شدم😐
جک: میدونید من خودم جواب اینکه میتونید یا نه رد میدونم این فقط برای آماده کردن شما بود
گت:
آماده کردن برای اتفاقات آینده؟... جک: دقیقا و خوب بیاید بریم یه چیزی زد بهتون نشون بدم
لیدی: زمانی که راه افتادیم داشتیم به بیرون شهر میرفتیم که نزدیک یه تپه شدیم🤨
جک : خوب میشه بیاید جلو😁.. کت و لیدی میرن جلو و یهو یه صفحه مانیتور اندازه قد آدم میاد بیرون 😐(یع نکنه تو اون منطقه پرنده هم پر نمیزنه) که یهو یه صدای زن اومد که گفت اوه لیدی و باگ و کت نوار بیاید داخل ... کت : این کی یا چی بود😐.
جک : باهاش آشنا میشید😁 ... .
لیدی: زمانی که رفتیم تو باورم نمیشد چی دیدم😨
یه غار خیلی بزرگ که خیلی وسایل عجیبی داشت😨که مرکز کل آین غار یک کامپیوتر بزرگ بود دور اطرافم یا وسایل بود یا در هایی که بع اتاق ختم میشدن😨 من کت نوار داشتیم مثل بز نگاه میکردیم که
جک : چیه جرا نگا میکنید بیاید دیگه.... میرن جلوی اون ابر کامپیوتر ... که یهو یه صدا میگه..سلام مرینت و ادرین ... لیدی: این اسم مارو از کجا میدونه 😨 صدا: بزارید من خودمو معرفی کنم من یک ابر کامپیوتر زنده هستم یعنی مثل انسان ها احساسات دارم فکر میکنم و ... و اسمم خست نیلوفر ( اها شناختینش😁تو پارت های اول رفرنس بهش کرده بودم)
و من از نظر قدرت خیلی قویم در حدی نفوذ دارم میتونم کاری کنم همین الان اقتصاد جهان سقوط کنه یا اینکه جنگ جهانی سوم بشه و از نظر فیزیکی من یک بدن رباطی دارم که با انسان ها مو نمیزنه..
لیدی :: که یهو یه زنه اومد : نگفتم به بدن انسان مو نمیزنه.. لیدی: بعد تو الان واقعا زنده ای .. نیلو فر: مثل یک انسان کامل 😁 ... جک : خوب نیلو کار اینا رو راه بنداز من برم پی کارم دیگه.. نیلو : باشه
... خوب اول از همه شما هرجا منو صدا کنید من میشنوم😁 چون گفتم من به همه جا دسترسی دارم و اینکه بیاید این دستبند هارو بگرید ... کت : اینا چین 🤨.. نیلو : هر وقت دکمه روشونو بزنید به اینجا تلپورت میشید ... و یک جعبه داد له کت نیلو : این جعبه همیشه یه دونه دستبند زاپاس داره که اگه برش داری و در جعبه رو باز بسته کنی یکی دیگه باز میاد ولی اگه دوباره دستبند رو بزاری داخل جعبه و باز بستش کنی فقط یک دونه بار داخلش ميبينی... و خوب کل این غار بع چند وقت تقسیم میشه..۱ بخش مسکونیش که برای وقت هایی که بخواید اینجا بمونید ... ۲ بخش واقعیت مجازی که مثل دنیای واقعی میمونه و عینک نداره میرین تو اتاق و اتاق هرچیزی رو میتونه شبیه سازی کنه ...۳ بخش ابر کامپتور که شامل کلی ۴ بخش وسایل که بعدا توضیحی میدم دربارشون ...۵ و بخش مورد علاقم تایتان 😈کت : تایتان؟
نیلو : اینو بابد بهتون نشون بدم ... راه میفتن و بعد یه سه چهار دقیقه به بک هواپیمای خیلی بزرگ اندازه یک روستا میرسن
لیدی: این چه کوفتیه😨چرا انقدر بزرگه نیلو: عه به عزیز دوردونه من توهین نکنید😡این که اسمشو گذاشتیم تایتان و کاملا سیاهه اول اینکه قابیلت نامرئی شدن رو دارا و دو هرچیزی که تا حالا تو این غار بوده اینجا بع صورت خلاصه داخل این هست 😁..
کت : یه سوال این چطوری بیرون میره فقط😐نه عقبش جا داره بره نه جلوش .. نیلو : این تایتان ما هم میتونه هلیکوپتری پرواز کنه هم به صورت هواپیما ( به نکته بخش ۵ غار هواپیما نبود بلکه جای نگه داریش بود و یه عکس ازش میذارم که اینو خیلی بزرگ ترش کنید و اینکه رتگش رو سیاه تیره کنید میشه تایتان )
لیدی:واو😐 بعد نیلو ما چطور این همه راه باید برگردیم بع خونه😐.. نیلو: خیلی راحت دکمه رو دستبند وقتی اینجایا بزنید میرید هرجا که اون لحظه بهش فکر کنید و الان به اتاق هاتون فکر کنید و رو دستبند بزنید... مرینت و ادرین رو دستبند کلیک میکنن و هر کدوم میرن داخل اتاق خودشون ... نیلو: الان شما داخل اتاق خودتون هستید اما صدای من هنوز میاد جون من بع بلند گو های خونتون متصل شدم😁و هر وقت کاری داشتید فقط صدام کنید
خوب بچه ها ببنید این دو سه پارت مقدمه آینده بود و از پارت بعد پارت ها پشت هم میشن دقت کنید پارت ها الان پریده پریدن یکی مثلا الانه بفد اون یکی مثلا چند روز بعده ولی از پارت بعد درست میشه و دیگه اینجوری نیست و ته پارت دیگری بدرود😁
7 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
13 لایک
بعدیییییییی
:) هر وقت حسش بود چشم😂
پارت بعدی کی میاددد ؟
داداش بزار دیگه😐چون به لب شدم
😂 ببینم چی میشه حالا مدارس تموم شده سرم خالی تر شده😁
تو چرا آدم نمی شی زود بنویسی ؟😄😂
تا آدم شدن من خیلی مونده عزیز😂
بعدی رو میدی یا همون کامپیوتر گنده هه رو میکوبم تو سرتتت
اگه بکنی تو سرم که دیکه نمیتونم پارت بعد رو بنویسم کلا. سری تدارم برا نوشتن😂
اسمم خست نیلوفر ( اها شناختینش😁تو پارت های اول رفرنس بهش کرده بودم اسم منم نیلوفرهههه
پشمام😂
عالی بود
ممنون از شما🙃
عالیییییی بود
Tank's 😁
عالیـ بود😍
ممنون😁😗
آنیووو•-•من وسایل موزیک میفروشم•-•
پیانو:🎹
طبل:🥁
طبل کوبه ای(تنبک):🪘
ساکسیفون:🎷🎺
ویالون:🎻
گیتار :🎸
ساز گیتار قدیمی(عود):🪕
و... مثل:🪗
اسم این فروشگاه بزرگم Karina.music هست•-•حتما بیا و فرصتو از دست نده•-•