لایک کن لاوم💚
از زبان لیانا=هاااااااااا(داره خمیازه میکشه) بزم صب شد بایدبرم مدرسه اه پاشدم لباسار مدرسمو پوشیدم( لباس مدرسه لیانا) دیدم ساعت نزدیک ۸ سریع رفتم پایین و از مامانم و بابام خداحافظی کردم امروز روز اول مدرسه بود و سال اخری بودم رسیدم رفتم پیش داداشم جیمین (جیمین برادر لیانا هس ولی اون شب رو پیش دوستش خوابده بوده که زود تر اومده مدرسه) جیمین= منتظر لیانا بودم با دوستم تهیونگ اومده بودم مدرسه ی صندلی هم برای لیانا یعنی ردیف وسط میز اول براش گرفته بودم که اومد
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
21 لایک
عالیییییییی بود بعدی❤💜
عالیه خیلی خوبههههه
بیشتر بنویسسسسسسسسس تو پارت بعدی 🌊✨🙂
باش
پارتبعدیروبزارررر 🙂 ✨🌊
چشم