
...
یه ثانیه از حرفمون نگذشته بود که حاکماث جلومون ظاهر شد البته تنها نبود. یه مرد جوان که معجزه گر طاووس رو برداشته بود همراهش بود. و این یعنی حاکماث مایورا رو از بازیش حذف کرده. حاکماث:چقدر بد لحظه قشنگتونو خراب کردم ولی یه بلیط به اون دنیا براتون رزرو کردم بلیطتون میسوزه یه وقت. کت زیر لبی روانی ای نثار حاکماث کرد که باعث باز شدن زبون اون مرد طاووسی که اسمشو نمیدونم شد(اسم پیشنهاد بدید):کت اگه میخوای حرف بزنی بلند بگو. آخه ما یکم گوشامون مشکل داره.
لیدی:فقط گوشتون مشکل نداره مغزتون مشکلات بیشتری داره. همین جمله کافی بود که حاکماث قرمز و کبود بشه. حاکماث:شما هنوز خیلی جوونید با دادن معجزه گراتون به من میتونید خودتونو نجات بدین انقدر کله شق نباشید. لیدی و کت:فکرشم نکن. بعد هردو گارد گرفتیم. حاکماث رو به همکارش شونه هاشو بالا انداخت و گفت:دیدی من بهشون فرصت دادم اونا لیاقتشو نداشتن. بعد شروع به حمله کرد. جنگ سختی بود یکی دوبار نزدیک بود حاکماث منو بزنه ولی کت میپرید جلوم. داشتم با اون همکار بی نام و نشون حاکماث میجنگیدم که دیدم حاکماث اومد با عصاش کتو بزنه اما کت تمام حواسش به من بود که آسیب نبینم. نمیتونستم بزارم آسیب ببینه اون تنها آدم باقی مونده ی مهم زندگیم بود. تو یه ثانیه به سرعت جت خودمو جلوی کت انداختم.عصای حاکماث به پهلوی من خورد. از درد آه و ناله بلندی سر دادم.
کت با نگرانی بهم نگاه کرد و با صدایی بغض آلود که نگرانی توش موج میزد گفت:خوبی بانوی من. برای چی همچین کاری کردی آخه قربونت برم. الان خوبی؟درد نداری؟ لیدی:نگران نباش پیشی منم کاری که تو همیشه برام کردی رو انجام دادم. حس هیجان انگیزیه شیطون چرا تا حالا نگفته بودی انقدر باحاله😐😂. کت با صدایی که سعی داشت نخنده گفت بانوی من مطمئنی سرت به جایی نخورده؟؟ یهو یاد حاکماث افتادم بدون اینکه حرفی بزنم از جام پریدم و به حاکماث چشم دوختم که داشت با پوزخند مسخره ای مارو نگاه میکرد. لیدی:آهای پیری تا حالا آدم ندیدی اینجوری نگامون میکنی؟(الان دارم یه آهنگ دوبس دوبسی گوش میدم فاز جنگی برداشتم😐😂😹💔) حاکماث:دیدم ولی نه دوتا بی عرضشو(همه: حمله به سمت حاکماثثثثث. صحنه لیدی نواری رو داغون کرد😐💔😑) کت دیگه داشت از عصبانیت کبود میشد. برای اینکه آروم بشه دستشو گرفتم. که باعث تعجبش شد. لیدی:پیری وهمکارش چی میخواین از ما. اصلا برای چی معجزه گر میخواین شما. میخواین چه آرزویی کنید؟؟ حاکماث:میخوام زنم، دلیل زنده بودنمو،مادر پسرمو زنده کنم. لیدی:میدونستی در ازای آرزوت عزیزترین کستو از دست میدی؟ حاکماث:من فکر همه جاشو کردم تو کتاب معجزه گرا نوشته اگه خودم یه قربانی انتخاب کنم اتفاقی نمیفته.بعد اینکه شکستتون دادم کتو مجبور میکنم معجزه گرارو ترکیب کنه که اون آسیب ببینه جای من و تورو هم به عنوان قربانی تحویل میدم😈
کت:تو رویاتم نمیتونی همچین کاری کنی اگه یه مو از سر بانوم کم شه من میدونمو تو.. خب تموم شد. منتظر پارت بعد باشید.لایک، کامنت و فالو فراموش نشه کیوتا. چالش:معنی اسمتون چیه؟؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ج چ: ریشه ی ایتالیایی داره و معنی تردید
💙💙💙
آخه این چه معنی هست
ج چ = طلوع خورشید از سمت شرق
چ: اسمم باران هست
چی بگم اخه 😐
رگبار، طوفان
اسم قشنگی داری😍
فدات شم عزیزم 🌷🌷🌷🥰🥰🥰🥰🥰😘😘😘😍😍😍😍❤❤❤💞💞💞💞
من پارت 9 را برسی کردم پارت جالبی بود موفق باشی🙃
متـشکـرم🙏🌹
بعدی رو بزال دیگه😟😟😟😟
نوشتمش ولی به دلم نمیشینه میخوام یکم هیجانی ترش کنم. براتون میزارم امروز به شرط اینکه حمایت بشه😉😉🌸
یه سوتی بزرگ دادم واسه عنوان تست نوشتم معرفی حواسم نبود. دیگه به بزرگی خودتون ببخشید😂😹😐💔
اسم منم ساغره معنیش میشه جام شراب😐😆💔😹😂😎
عالیییییی بود💖
جچ:فاطمه که فک کنم میشه از آتش دور شده 😁
ممنونم خانم زیبا🌷
عالیییییی بعدییییی
ج چ : بانوی بزرگ😊 اسمم کتایونه 😄
متشکرم بانوی بزرگ🌸
😙😙😙😙❤❤