
سلام عشقاااااااااااا😁😁😁😁😁امید وارم حالتون خوب باشه.عشقا چرا هیچ کس پارت قبلی نظر نداد؟🤔🤔🤔واقعا ناراحتم😭😭😭😭این پارت باید ۵ لایک بخوره تا پارت بعدی رو بزارم وگرنه پارت بعدی بی پارت بعدی.افتاد😐😐😐؟
ماریا:داشتم ظرفا رو می شستم که یهووووووووو در خونه زنگ خورد.مرینت:من باز می کنم.......:وای مرینت چقدر بزرگ شدی چقدر قد کشیدی.ماریا:با شنیدن صداش ظرف از دستم لیز خورد افتاد تو ظرف شویی.مرینت:عمه شما اینجا چی کار می کنید؟کلارا:آهای ما هم هستیما.کاملیا:درسته.عمه:عزیزم خونه ی ما که تو لندن انگلیستان بود(آره جون خودت😐😐😐.بچه ها دروغ می گه ها😂😂😂)آتیش گرفت(😐😐😐😐) اومدیم پاریس تا با شما بمونیم.اگر مزاحمتون شدیم بریم.مرینت:نه نه این چه حرفیه اصلا هم مزاحم نیستید.(ماریا:زهرماررررررررررر من ظرف می شورم تو ام می خوابی زجرشو من می کشم معلومه که مزاحم تو نمی شن😐😐😐.)
عمه:پس می تونیم بمونیم دیگه؟کاملیا:اتاق من کجاست😒😒؟عمه:عزیزم ما باید تو اتاق مهمان بخوابیم اینجا خونه ی خودمون نیست😁😁😁.زنگ در:دینگ دینگ.ماریا:بله؟بیا تو.آخه الان؟مهمون داریم.باشه تو بیا زود برو تو اتاق مرینت.باشه.بیا.مرینت:کی بود؟آدرین:سلام.کلارا و کاملیا:آدرین آگراستتتتتتتتت؟ماریا:مگه نگفتم برو اتاق مرینت.آدرین:صدای اون دو تا دختر کرم کرد که دم در گوش مرینت گفتم:اومدم بریم برای انتخاب حلقه.مرینت:باشه.کلارا:آدرین بیا با هم عکس بگیریم.آدرین:نه نه نه.گوشی کلارا:چیلیک(صدای عکس انداختن💔💔😐😐)
کاملیا:بزار منم عکس بندازم.کلارا:باشه بیا.گوشی ها:چیلیک چیلیک چیلیک(💔💔💔😐😐😐).گوشی آدرین:دینگ دینگ دینگ.آدرین:الو.مرینت:ادای اینو در بیار که من پدرتم و بهت زنگ زدم.آدرین:چشم پدر😂😂😂.مرینت:حالا بگو باید بری خونتون.آدرین:چشم پدر تا ۳ دقیقه ی دیگه اونجام.خدانگهدار.آدرین:من باید برم پدرم منو می خواد مرینت تو رو هم می رسونم فروشگاه😁😁😁.کلارا:منم می خوام بیام😌😌😌.عمه:کلارا ما مهمونیم😠😠😠.کلارا:خیلی خب😪😪😪😪.

نکته:رفتن فروشگاه.آدرین:مرینت واقعا نقشت خوب بود.مرینت:حالا بیا دنبال حلقه بگردیم.نکته:۲ ساعت بعد(😂😂😂).مرینت:اهه چرا هیچ حلقه ی مناسبی پیدا نمیشه😣😣😣😣.آدرین:نمی دونم والا😂😂.مرینت:آدرین آدرین اینو نگاه کن😄😄😄😄.آدرین:خوشگلن😍😍.مرینت:چی ۲۳ میلیون مگه اینا چین😯😯😯؟فروشنده:شوخی کردم ۱۲ میلیونن😂😂😂.(عکس اسلاید عکس حلقه هاست)
آلیا:اوهوم حلقه های خوبی ان😁😁.مرینت:آلیا توو از کجا پیدات شد😐😐😐؟آلیا:همه می دونن آدرین آگراست با مرینت دوپن چنگ تو این حلقه فروشی ان یه نگاهی به دور و بر بکنین.لوکا و میلن و ایوان و رز و زویی و.....:سلامممممم.مردمای دیگه:آهای اون آدرین آگراسته بریم باهاش عکس بگیریم.لایلا:تقاص کارتو پس می دی آدرین(لایلا تو خونه اس و داره از اخبار می بینه اینا رو)
مرینت و آدرین و بچه های کلاسشون:۱،۲،۳ الفراررررررررررررررررررررررر😂😂😂😂.زویی:وای چقدر دوییدیم😂😂😂😂.لایلا:اهم اهم سلام عشقم آدرین چه خبرا با مرینت اومده بودید گردش🤔🤔؟زویی:تو نمی تونی باعث به هم رسیدنشون بشی.لایلا:آدرین خوبه بهت یاد آوری کنم که پدرت چند روز پیش تصمیم گرفته بود ما چند ماه به استرالیا بریم😈😈😈.آدرین:پدرم اینو کنسل کرده😏.لایلا:چیییییییی😯😯😯😯😯😯😯؟آریان:لایلا حد خودتو بدون.لایلا:تو به چه حقی اینو می گی.آریان:به تویه فضول ربطی نداره.عمه:(داره به کلارا و کاملیا اینا رو می گه)بچه شما کاری کنید که.........
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اون عمه مثل نخود آش پرید وسط😂💔
😂😂😂😂😂
عالی بیییییییییییییددددددددددد😐✌
مرسیییییییی😙😙😙😙😙😙
خواهشششششششش😐✌
چقدر دلنواز 🗿🛶
مسخره می کنی؟
عالییییی بود
مرسی عزیزم😁😁😁