اینم از پارتهههه دومممممممم🙂🥑
بعد از دو ساعت مروره خاطرات از رو تخت بلند شدم.یه آبی به سرو صورتم زدمو رفتم سمته آشپزخونه.یه چیزه حاضری درست کردمو خوردم.الان دقیقا ساعت ۱۳:۰۸ بود.خیلی دیر بیدار شده بودم.البته حق داشتم چون دیشب تا دیر وقت شرکت بودم.ولی شب راحتتت خوابیدم چون برایه امروز مرخصی گرفته بودم.میخواستم تلافیه روز هایی که صبح بیدار میشدم میرفتم شرکت رو با خوابیدن تا لنگه ظهر دربیارممممم!
اوه،من یادم رفت خودمو براتون معرفی کنم:)
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
پارتنر بعدی
دقیقا همین چند دقیقه پیش گذاشتم.احتمالاااا اگه فردا سر بزنی تستم منتشر شده باشه. فککککر کنم😁💞
البته شایدم اگه شانس باهام یار باشه همین یه چند ساعت دیگه منتشر شه...
پارت بعدی..............
پارت بعد مادر بزرگ ا/ت عجب چیزیه خدایی
پارت بعد