راپونزل _ السا_ رایا _ مریدا_ آنا به میوون رفتن و بخوشی تموم شد ولی راپونزل و آنا خواهرای کوچیکتر میوون و جیسو و میسو خواهرای کوچیکتر نیش.
20 سال بعد....... پیش خدمتکار : سخنرانی ملکه آنا و بانوی گیر افتاده میوون شاهدخت راپونزل شروع میشود
آنا : خوشحالم به این مراسم اومدید 20 سال پیش خواهرم راپونزل توسط پنجه نیش گروگان گرفته شد و این اتفاق باعث تموم شدن درنا شد خواهرام قهرمان های میوون 5 سال پیش از اینجا رفتن هر کدوم شجاعتی داشتن و الان راپونزل هست امروز روز ملکه شدن من و راپونزل هست ولی اگر ما نبودیم نیش مواظب شما ست امید وارم هیچ وقت طمع نکنیم هر چند این اتفاق باعث تموم شدن درنا شد.....راپونزل : من راپونزلم حرفی ندارم اما از نیش دعوت کردم بیان اینجا حرف اونا حرف منه جیسو : منم مثل میوون دو تا خواهرامو از دست دادم ولی ما اتحاد داریم پس اگر شما به ما اعتماد دارین بگید تا یه کشور خوب باهم بسازیم
مردم : یهههههههههههه ( آره ) و پایان امید وارم قصمو دوس داشته باشین
نظرات بازدیدکنندگان (1)