
تا اینکه یه آقای خوش تیپ دیگه هم اومد -سلام جونگکوک (علامت جونگکوک&) &سلام تهیونگ چه خبر -هیچی &ایشون کین -اون منشیم هست +س...س..سلام من ا/ت ه..هستم &منم کیم جونگکوک(چون پسر عموشه اونم فامیلش تو داستان کیم هست) پسر عمو تهیونگ و رئیس شرکت.... +اها -حالا نمیخواد خودشیرینی کنی &چیه خب تو ذهن ا/ت فکنم اینا باهم مشکل اما دوتا پسر عمو خوشگلنننن -خب بیاین بریم اونور رفتیم و....... برداشتیم و رفتیم سر یه میز یکمش رو خوردم چون نمیخوردم -از مزش خوشت نمیاد +نه خوبه من عادت ندارم بخورم &از این به بعد زیاد میخوری😂 چون قرار با منو تهیونگ کنار بیای
-تو چرا &چون شاید ا/ت منشی تو باشه اما دلیل نمیش من نبینمش تهش بخاطر کار های شرکتی و خونوادگی و... -😐😒 چقدر این دوتا با هم دعوا میکنن😐 کلی از مهمونی گذشت که تهیونگ رفت تا سخنرانی کنه -همونطور که میدونین ایجا شرکت جدید من هست که در روز های آخر با کمک منشیم ا/ت و یا بهتره بگم دوست....م تموم کردیم که رفتم رو صحنه همه دست زدن جز جونگکوک که ول کرد رفت بعدش اومدم پایین و رفتم بیرون تا ببینم کجا رفت یکم ........ انگار اثر کرده بود و یکم سرم گیج میرفت تا رفتم بیرون +جونگکوک ت...تو اینجایی که یهو اومد
و گفت : آره اینجام و یه سوال دیگه تو جدی د**ت دختر تهیونگی +نه بابا(بلند اما داخل بیرون) &خب پس چی میگفت چرا جلوشو نگرفتی +چون خودش گفت که اینجا به جز منشی به عنوان د**ت دخترشم باشم &چرا قبول کردی +چون چ...ون که خوابم برد از دید کوک : میخواست بگه چرا اما خوابش برد دلم نیمد تنهاش بزارم پس با خودم بردمش خونم روی تخت خوابوندمش و رفتم حموم و به کار های شرکت رسیدم از دید تهیونگ : بعد از سخنرانی دیدم ا/ت سریع رفت بیرون قبلشم کوک رفت نمیتونستم برم دنبالش باید با رئیس شرکت های دیگه حرف میزدم بعدش که تموم شد رفتم بیرون دیدم نه کوک نع ا/ت نیستن پس کجان نکنه باهم رفتن 😠
از دید ا/ت: از خواب پاشدم دیدم خونه خودم نیستم گفتم کجام یادم نبود چی شد لباس های دیشبم هم برم بود رفتم بیرون از اتاق که دیدم جونگکوک داره آشپزی میکنه گفتم یعنی خونه اونم وایی &بیدار شدی اگه میخوای میتونی یکی از لباس های منو بپوشی اتاق لباس تو خود اتاقه +مم..ممنون رفتم و نگا کردم و یکیش که بنظرم کوچک تر بود رو برداشتم و پوشیدم اما هنوزم بزرگ بود اومدم بیرون & بهت میاد 😂🙂بیا صبحونه بخور +م..من &اره بیا رفتم نشستم و داشتیم میخوردیم که یهو گفتم +ای وای من باید برم سر کار دیرم شد &وایسا کجا امروز تعطیله +واقعا وای اره برگشتم
داشتیم میخوردیم که یکی زنگ در رو زد من گفتم میرم باز میکنم وقتی که باز کردم دیدم.... شرایط برای پارت بعد در نتیجه......
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عزیزم 😂💔 میگم من پارت یکو دو رو ندیدم میشه یه نظر سنجی درست کنی اونجا بزاری تو نظر سنجی بهتره نیاز به برسی نی 😂💔
سلاممم
من خودمم 😂
اوکیه تو اونیکی پروفایل میزارم😂💕😊
سلاممممن خودمم 😂اوکیه تو اونیکی پروفایل میزارم😂💕😊
باش مرسی 😂💔 همونی که عکس کوک هست؟
من هم اونیم که عکس پروفایلش کوک هست هم اونیم که عکس نداره😂اینبار ۲ تا اکانت ساختم
و اینکه خواهش😂💕
من هم اونیم که عکس پروفایلش کوک هست هم اونیم که عکس نداره😂اینبار ۲ تا اکانت ساختم
اهان فهمیدم 😂💔
عالیییی
مرسیییی💕🥺یکی تستم رو دید خیلی خوشحالم کردی
قربونت برممم