پارت۷ منتشر کن
دوهفته بعد آدری پاشدم امروز نا.مز.دی لباسم پوشیدم و رفتم دنبال مری که با دیدش با اون لباس دلم میخواست ازش ب.و.س بگیرم ولی نه من م.ن.ح.رف نیستم ( آره جون مامانت ) ( لباس مری) دست مری رو گرفتم و سوار ماشین شدم و مامان و خاله سابین آمدن که بوق ماشین آدرینا رو شنیدیم که با متیو بودن خندم گرفت دختر گیج ( من نمیدانم خارجی ها چجوری نامزدی میکنن پس به روش ایرانی برگذار میکنم)
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
بنظرم برو عاقد شو همشو کامل گفتی
عاللللییییییی💕
پارت بعد رو احیانا قصد نداری بدی؟
چرا فردا روز های زوج شنبه دوشنبه چهارشنبه و جمعه
اهان
امیدوارم زود تر بیاد
الان خوبه؟
اره
خداروشکر
عالیییییییییییییییییییییییییییی بود 😍😍😍😘😘😘😘😘💕💕💕💕💕💕❤❤❤❤❤❤❤❤
آرشیدا خوبه مرسی
اصلا خوب نیست سطح ه.و.ش.ی.ا.ر.ی.ش زیر ۵ 😭😭😭
ای خدا چرا 🤧🤧🤧😭😭😭😭 خوب میشه خداااااااا چراااااا
خاله آرشیدا خوبه
حاله