من و کوکی 2

از دید ا/ت الان حدود 1 ماهه دارم به اون شماره زنگ میزنم ولی گوشیش خاموشه. خیلی عصبی ام. فکر میکردم حداقل جواب زنگامو میده الان 1 ماهه کارم شده زنگ زدن ولی جوابمو نمیده نمیدونم شاید سرش شلوغه یا یه همچین چیزی امروزم فن ساین داره میرم ببینم چرا جوابمو نمیده یا حداقل... واقعا هیچی نمیدونم نمیدونم چیکار باید انجام بدم ولی به فن ساین میرم. واسه اینکه شبیه عقده ای ها نباشم اون یکی البوممو برداشتم که امضای قبلیشو نبینه ارمی بمبو ور نداشتم فقط سریع یه هودی و یه شلوار لی پوشیدم و موهامو بالا بستم و راه افتادم سمت فن ساین

از دید کوکی 1 ماهه دارم از گوشی جدید استفاده میکنم با یه خط جدید که ا/ت رو فراموش کنم ولی نمیتونم. امروز فن ساین دارم. یعنی میاد؟ یعنی... یعنی میتونم دوباره ببینمشون فقط چند ثانیه باهاش حرف بزنم؟(ارمیا حسرت میکشن بی تی اسو ببینین کوک حسرت میکشه ا/ت خر شانسو ببینه ای خدایا😐🔪) تلشو هنوزم دارم. هرشب بغلش میکنم و باهاش میخوابم امروز میخوام بزارم روی سرم توی فن ساین که وقتی اومد ببینه(😍+❤)

از دید ا/ت رسیدم. سریع رفتم داخل ولی گندش بزنن اخرین نفرم ولی از یه سمتی هم خوبه دیگه کسی مزاحمم نمیشه من اصلا از این ته نمیتونم کوک رو ببینم. حدود یه 1 یا 2 ساعتی سر پا بودم تا دخترا دل و قلوه هاشون تموم شه(🤣) این دختر اخریه خیلی رو مخه دلم میخواد بزنمش اه بالاخره تموم شد نوبت من رسید. وایییییییییی خدایا چشماشو........ نگاش کن تلمو گذاشته بنظرم بپرسم که چرا جوابمو نداده دیگه.... ا/ت:اممممم..... کوکی؟ کوک:جانم..... امممم یعنی بله؟(ای کوکی بلا😍❤) ا/ت:چرا تو این 1 ماه جواب تلفنمو ندادی؟ کوک:ا/ت میخوام راستشو بگم.... ا/ت:خب بگو از دید کوک تموم شجاعتمو جمع کردم و گفتم من دوست دارم ولی نامجون میگه دوست داشتنت اشتباهه مجبور به فراموشت ولی نمیتونم نمیتونم فراموشت کنم دارم دیوونه میشم ا/ت دارم دیوونه میشم نمیدونم باید چیکار کنم از دید ا/ت واقعا نمیفهمیدم خوابم یا بیدار اون اون یه خواننده بود و من یه ارمی معمولی... واقعا نمیدونم نمیدونم😫خیلی بده که یه سد بین عشق دو نفر باشه دارم عصبی میشم

فقط بعد از امضاش با کلی سوال تنهاش گذاشتم و رفتم. نمیدونستم باید چه ری اکشنی داشته باشم. خوشحال باشم که کوک دوسم داره؟ یا ناراحت باشم که اون نمیتونه دوسم داشته باشه؟ اه اههههههه دارم دیوونه میشم

همینجوری با خودم کنجار میرفتم که گوشیم زنگ خورد. ناشناس بود.هیچ کسی توی کره شماره ی منو نداره چون خانواده ام توی .....(کشوری که دوست دارید) زندگی میکنن. جواب دادم. با پیچیده شدن صدای نامجون دست و پاهام شل شد با اون حرفش خیلی حالم خراب شد

سریع یه تاکسی گرفتم و رفتم سمت خوابگاه پسرا همه داشتن گریه میکردن ولی نامجون نه اون داشت سعی میکرد پسرا رو اروم کنه نامجون بهم گفته بود یه اتفاقی برای یکی از اعضا افتاده و من برم خوابگاه نمیدونم چرا گفته بود من برم؟ اصلا شماره امو از کجا اورده بود؟ کلی سوال تو ذهنم بود ولی الان نمیتونستم بپرسم

بیشتر از همه تهیونگ داشت گریه میکرد هیچکی هیچی ام نمیگفت یکم چشم چشم کردم دیدم کوکی نیست پس..... پس اگه کوکی نباشه یعنی یعنی یه اتفاقی برای کوکی افتاده؟ دستام شل شد... روی پاهام به زور وایمیستادم و نمیتونستم جم بخورم.... نامجون حالمو دید و سریع یه اب قند بهم داد منم اون اب قند رو سریع خوردم. بعد از اینکه یکم بهتر شدم رفتم سمت تک تک اعضا از همه شون میپرسیدم چیشده هیچکی چیزی بهم نمیگفت

رسیدم به تهیونگ که غرق گریه بود. ا/ت:اوپا تهیونگ؟؟؟؟؟؟ اوپا کوک کجاس؟؟؟؟ چه اتفاقی افتاده؟؟؟؟؟ چرا دارید گریه میکنید چیشده یکی یه جوابی بهم بدههههههه نامجون:اینا رو میبینی؟؟ اینا همش تقصیر توعه ما به خاطر تو داریم کوکی رو از دست میدیم. (با صدای ملایم)

ا/ت:من..... منظورتو نمیفهمم.... این موضوع چه ربطی به من داره؟؟؟؟؟ اوپا نامجون؟ اوپا کوکی چش شده؟؟؟؟ چرا نمیگییییییییی نامجون:اون میخواد به خاطر تو قید خوانندگی رو بزنه میخواد بشه جئون جانگ کوک و اینا همش تقصیر توعه ا/ت:چه ربطی به من دا..... صبر کن ببینم میخواد..... میخواد بیخیال خوانندگی بشه؟ تهیونگ:اره چون میگه.... هق.... اگه من کوک نباشم و... هق.... جئون جانگ کوک بشم.... هق... هق... اینطوری کسی مانع من برای..... هققققق..... رسیدن به ا/ت نمیشه و شروع شد هق هق های بلندی که روحمو خشه دار میکرد..... چرا؟..... چرا اون روز؟؟؟ چرا باید اون عاشق من بشه؟؟ چرا این کارا رو میکنه؟ هیچی نمیدونم فقط اخرین چیزی که فهمیدم بیهوش شدنم بود.

خب میخواستم عین الگوم و عاجیم یعنی 💜BTS_love💜 کرمو باشم و جای حساسش تموم کنم🤣 البته اون مار داره کرم که چه عرض کنم😐😑 خب ادامه بدم؟(خخخخخ سر این سوال چقدر تو کامنتا سرش غر میزنم خخخخ)