من فهمیدم شما رو؛ کسی هست منم بفهمه؟¿
دست از فکر کردن به براتی و حرافیاش برداشتم ، از خونه بیرون زدم و شق و رق رفتم سمت ایستگاه تاکسی های خطی ، آره خب خود کفا و استوار از مزایای خانواده ی نظامی داشتنه انگار تو اردوگاه نظامی بودم ، همه ی کارها برنامه داشت و حتی کج قدم برداشتن جرم بود؛ به خاطر همین بود که حتی با کفشای پاشنه ۱۵ سانتی هم صاف و شق و رق راه میرفتم ، اونقدر توی فکر کردن غرق شده بودم که نفهمیدم کی جلوی در مدرسه بودم ، لبخندی زدم و نقاب سرد و خشکی که به صورت زده بودم برداشتم(داره به تغییر حالت چهره اش تیکه میندازه)همین که وارد مدرسه شدم دیانا پرید بغلم انگا این دختر از همه ی دنیا جدا بود از این دنیا ی وحشی .......
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
خیلی قشنگ بود☺💙
چه داستتان قشنگیه
لطف داری🖤